علت نامگذاری ایل کلهر (کلهور)

0
740

علت نامگذاری ایل کلهر

در علت نامگذاری این ایل اصیــل کورد بانام کلهر گروهی را عقیده بر این…

است که بایـددرسـاخت، ریشـه ومعـانی آن دقیق شـد تا بتوان آن را آنچـنان که واقعیت داشـته است معنی نمود. لفظ  کلهر با فتح کاف وضم ها از دو بخش((کل)) و((هور))یا((هر)) تشکیل شده است این کلمه با تلفظ های مختلف درمنابع متعدد آمده است ازقبیل کلهور،کلهور،((کوردی آن کلر)). کل به معنای آهوی کوهی نر میباشد و از خصوصیات این حیوان همانا شجاعت وجنگندگی وجست وخیز فراوان است. قسمت دوم کلمه، هور یا هر ((خوه ر)) میباشد که در لغتنامه ها به معنای خورشید وآفتاب آمده است. از ویژگی های خورشید درخشندگی وسرعت وجذابیت آن است. حال اگر به دنبال وجه شبه این دو کلمه کل و هور با مردمان ایل کلهور بگردیم باید نظری داشته باشیم به زیستگاه و قلمرو آنها یعنی دامنه ها و ارتفاعات پر فراز ونشیب زاگرس. مردمان این ایل در طول تاریخ با ناملایمات طبیعی دست وپنجه نرم کرده باشجاعت وجنگندگی همانند آهو و کل،کوه ها وصخره هارا درنوردیده ورام خواسته های خویش کرده اند و مهاجمانی را که از صفهات غربی ایران قصد سوئی نسبت به ایران داشته وخواسته اند از سرزمین آنها عبور کنند وآنجا را ویران کنند عقب رانده وآنها را به خاک مذلت نشانده از طرف دیگر گروهی عقیده دارند که کلهور ها شاخه ای از نژاد کرد های اصیل آریایی میباشند و این ها به خاطر چهره های بشاش وجذاب و همچنین سرعت فوق العاده ای که در پیمودن کوهها وگردنه های صعب العبور داشته و دارند،به خورشید که مظهر جذابیت وآهوی کوهی تشبیه کرده اند.

زیستگاه و وضعیت اجتماعی ایل کلهور

ایل کلهور از شمال به محدوده ایلهای کرند گوران وگوران بان زرده،ازناحیه جنوب به حوزه حکومتی والی پشتکوه،ازطرف مغرب به خاک کشورعراق(مندلی وخانقین)،همچنین به قشلاق ایل سنجابی وایل کرند، از جانب مشرق به ییلاق ایل زنگنه وقسمتی از ییلاق سنجابی(ماهیدشت)ودر واقع جنوب شهر کرمانشاه، محدود می شود. افراد این ایل که در واقع بزرگترین ایل کورد است، درشهرستان های گیلانغرب(امله)،اسلام آباد(شاباد یا هارون آباد)وبخش هایی از کرند، نفت شهر(نفت شا)، سومارغرب، گهواره، ایوانغرب، ماهیدشت،دهستان قلعه شاهین سرپل ذهاب ونصرآباد وتمامی اطراف نواحی ذکر شده ساکن هستند و غیر از مناطق نام برده تعداد زیادی از مردم کرمانشان از کلهرها هستند. مردمان این ایل با توجه به این که ازطریق دامپروری امرار معاش می کنند برای بدست آوردن علف برای چرای احشام خود باید در فصول مختلف سال دست به کوچ بزنند. در تعیین حدود گرمسیر و سردسیر ایل کلهور کوه های قلاجه و سر کش در شمال گیلانغرب وحومه آن را می توان مرز به حساب آورد. یعنی جنوب این کوه ها گرمسیرو شمال آنها سردسیر کلهور ها بوده. دراین مناطق گروهی از افراد ایل به صورت یکجانشین هستند که معیشت آنها از طریق کشاورزی ودامپروری تامین میشود. با توجه به درگیری های منطقه ای و نا امنی راه ها و دخالت های گاه وبی گاه حکمرانان کرمانشان ایل به صورت دسته جمعی کوچ کرده و در مکان های سردسیر وگرمسیر نزدیک به هم سکونت اختیار می کرده اند. طوایف تابعه ایل کلهور عبارتند از: خالدی(دیره)، شیانی، سیاه سیاه(گیلانغرب وشاباد)، کاظم خانی،تلش،کرگا،خمان،کله پا،قوچمی،هارون آبادی، منصوری،کله جوب، الوندی، شوان، ماهیدشتی، بلاغ بیگی،زینل خانی، شاهینی، ایوانی، گیلانی، زویری، منشی، گلینی و شیرگ(دیره ای،ورمزیار)و در آخر طایفه عبد المحمدی(اولمامی) که در گیلانغرب ساکن هستند(که داود خان کلهور،عباس خان قبادیان و بقیه خوانین رجال سیاسی و جنگی کلهور عمدتاً جز این طایفه هستند). هر کدام از طوایف نامبرده دارای محدوده مشخص بوده وبه نام همان طوایف نامگذاری شده است.به گفته معمرین جایگاه هر ایل بیشتر با توافق ایلخان وکلانتر طایفه تعیین می  شده است. از گفتگو با معمرین چنین استنباط می شود که قلمرو ایل بستگی به نفوذ ایلخان و نفوذ او در منطقه داشته است. در دوره موردبحث که داود خان ایلخان ایل کلهور بوده به دلیل نفوذ زیاد او ایل کلهور در میان سایر ایلات بیشترین قلمرو را داشته است. نفوذ داودخان تا آنجا بود که حکمران کرمانشان بدون جلب نظر او نمی توانست روسای دیگر ایلات رامنصوب یا معزول نماید.

تاریخ مختصر ایل كلهر از ابتدا تا مشروطیت:

پس از فروپاشی امپراتوری ساسانیان و ورود اعراب مسلمان به ایران مناطق غربی معبر ورود آنها به داخل سرزمین های ایران بود. هرچند ازاین زمان تاابتدای حکومت صفویان از کلهورها سخنی به میان نیامده است، ولی ازکوردها که سلسله هایی در شمال غربی وغرب ایران و موصل والجزیره ودیاربکر تشکیل داده اند درتاریخ نامبرده شده است. ایل کلهور بدون شک در قالب کلی کرد دراین زمان مصدر کارهایی بوده واقدامات وسیعی در عرصه سیاست وجنگ ها انجام داده است که به دلیل نداشتن تاریخ نگارش یافته بر ما معلوم نیست. اما اشاره مستند ومکتوب به کلهورها به دوره ی صفویه باز می گردد. دوره ای که سراسر مملو از جنگ و خون ریزی با امپراطوری عثمانی بر سر مسائل مختلف بوده است. ایرج افشار در تحقیقات خود راجع به کورد های کلهور می نویسد:((از ابتدای دوره شاه طهماسب اول(1576-1524 م)تاریخ نویسان ضمن سخن از حاکم کوردهای کلهور می نویسد: کوچ نشینان کلهور بین کرمانشاهان و مرز ایران سا کن بودند گویا در ابتدای امر نفوذ دولت ایران در میان آنها کم بوده است. ضمن وقایع سال 1544م ماخذ چنین می گوید: که گروهی برای تنبیه ایل کلهور که همیشه یاغی بودند فرستاده شدند(به نظر من این گروه شکست خوردند) وبه گفته منابع همیشه 500 نفراساقی را آماده خدمت می کرده وظاهراً حاکم ایل دارای موقعیت مستقلی بوده استیکی ازسیاست صفویان برای ایلات مختلف انتخاب حاکم آنها ازمیان قزلباشان بوده که باعث نارضایتی می شده. ولی در زمان سلطنت شاه عباس کبیر آن سیاست تغییر کره و حاکم ایل از میان خود ایل انتخاب می شد. که این دوره یکی از دوره های طلایی ایل کلهور به شمار می آید. بافروپاشی صفویان به دست افغان ها- در این زمان ایران در هرج ومرج بود- همسایه غربی ایران که فرصت را مناسب دید به ولایات غربی ایران هجوم وآنها را متصرف شد هرچند اشرف افغان توانست برترکها غلبه کند ولی از ترس مخالفان داخلی با امپراطوری عثمانی صلح کرد. باظهور نادر و قدرت گیری او این فکر در ذهن شاه طهماسب دوم رسوخ کرد که به جنگ با عثمانی برود و او در این جنگ شکست خورد و با آنها معاهده ای بست که طبق آن پنج منطقه از محال کرمانشان به احمدپاشا والی بغداد واگذار شد. ایل کلهور جزو این پنج محال بود که بابرگشت نادر از جنگ با افغانها در معاهده پذیرفته نشد واین پنج محال جزء کرمانشاه باقی ماند. نادر پس از انتخاب به پادشاهی ایران در دشت مغان سیاست جابجای ایلات وعشایر را به اجرا درآورد چون از قدرت و نافرمانی ایل کلهور با خبر بود برای آرام کردن آنها گروه زیادی از اعراب میش مست و ترکمانان را به قلعه معروف کرمانشان فرستاد. که نجف قلی خان کلهور به آن اعتراض کرد ونادر دستور داد او را کور کنند. بس از مرگ نجف قلی خان، علی خان کلهور ایل بیگی کلهور ها را بدست آورد وبا سقوط نادر شاه ایلات زنگنه وکلهور بر سر اعراب میش مست و ترکمانان ساکن در قلعه ریخته وآنان را تار ومار و مجبور به فرار کردند. با به قدرت رسیدن کریم خان ایل کلهور وارد عرصه جدیدی شد. کریم خان پس از فارغ شدن از تسخیر تهران، قزوین و عراق به سمت کرمانشان آمد  ودر محل هارون آباد(اسلام آباد کنونی)بزرگان ایل کلهور از او استقبال کردند. کریم خان در این دیدار یک وصلت سیاسی با ایل کلهور انجام داد وبرادرزاده یا دختر علی خان کلهور را به عقد خویش درآورد واین مراسم کنار چشمه ای در ماهیدشت که هنوزبه(چیه نی شا پسن)معروف است آنجام گرفت. پس اززندیه قاجار به سریر پادشاهی ایران تکیه کردند که در این زمان قدرت ایل کلهور به دست خاندان حاجی زاده ها افتاده بود. در زمان فتحعلی شاه که جنگ با عثمانی به نهایت خود رسیده بود و با شروع درگیری در غرب فتحعلی شاه پسر خود محمد علی میرزا دولت شاه را به حکومت کلیه ولایات غربی منصوب کرده بود. در این زمان در گیری سختی رخ داد که کوردهای کلهور رشادت را به سرحد اعلاء رساندند. خاندان حاجی زاده که ریاست کلهور را در دست داشتند در منطقه ای در15کیلومتری شهر گیلانغرب با عثمانی چنان دلیرانه جنگیده وآنان راشکست دادند که آن منطقه هنوز به  یاد مردان غیور کورد به رهبری حاجی زاده ها به تنگه ی حاجیان معروف است.

منبع: ایل کلهر دردوره مشروطیت. مولف:علیرضا گودرزی

kalhor 1