تمامي دورانهاي پس از پرديور در واقع عاشقان سلطان بوده اند چنانچه كلام ميفرمايد:

0
382

ياران عزيز چند وقتي است برخي از برادران با مطرح نمودن مسايلي كه در ميان يارسان اجماعي در آنها وجود ندارد متاسفانه قصد دارند وحدت و برادري ياري را خدشه دار نمايند

ميردان منيران پا ژه انازه

جيا مكران يه رسم تازه

ورنه وديدي بنيام افلاك

وسكي مولام جلادارپاك

مديتان وه ور تير غضبناك

مكيانيتان اوتوي ملتي سيواك

بنابراين هيچ دوراني پس از پرديور حق برقراري بيا وبست واركان راندارند و به يقين دست به اين عمل نيز نزده اند و همگي در واقع جويهايي منشعب از سراب زلال پرديور هستند و همگي دست به دامان پيران آن عصر ميباشند:

داوو درد من

داوو علاج كر دواي درد من….

حال مطرح كردن اين دورانهاي ذاتي در مقابل پرديور مصداق كلام (هرجا جويون ماچي سرآون)

ميباشد و در واقع جفا به آن شخصيتهاست با كمال تاسف سر دمدار اين ايده سايتي به ظاهر وزين است كه ادعاي طلايه داري دارد لازم به ذكر است دوراني كه سلطان فرموده:

اوسا دسم مخيزو چني جام

ياري پي ياران مدرام سقام

هنوز نيامده و آن زمان ظهور است كه طبق فرموده دراويش آسي براگه بايد عدل سلطاني در جهان برقرار گردد و هنوز چشم ما به آخرين نمود كامل ذات سلطاني در پرديور است .

و برج هفتم را به اين كلام شاه تيمور واگذار مي كنيم:

ياران مر اوسا تيمور دلشاد بو

آزادي مخلوق دادرسي داد بو

كته آخر در مورد هفتن بايد بگويم سلطان كه در ميان يارسان به ذات خاونكاري او معتقد هستيم نميتواند جز هفتن قرار بگيردچون:

1-خداوند كه اكمل است طبق فلسفه نميتواند جز باشد

2-ازآنجا كه يارسان به جم و نظر جم معتقد است و نيز اعتقاد دارد هفتن و هفتوان در عرض يكديگر قرار دارند بطور منطقي 14عددي زوج است وبراي راي گيري با مشكل مواجه مي شوند پس بايد سلطان خارج ازاين 2حلقه قرار گيرد تا15نفر شوند

3-داوو -بنيامين-پيرموسي- مصفا-رمزبار- بابايادگار6عضوي از هفتن هستند كه اختلافي بر سر آنها نيست ميماند عضو هفتم كه بنابر بسياري ازكلامهاي پرديور شاه ابراهيم است و نيز بنابراين كه بابا يادگار به او سر سپرده شده پس عضو هفتم هفتن مي باشد. درپايان خواهشمند است اين نگاره اطلاع رساني شود تا ابهامات موجود برطرف گردد تا شايد سايت مذكور به اشتباه خود پي ببرد و بيشتر به پرديور تكيه نمايد و جوي را به عنوان سراو معرفي نكند.

كاكي فرزاد الماسي