ایل گوران (مردم یارسان)تیرەای کهن از ملت کرد+تصاویر

0
981
گوران (گاوران – یوران – گووران – گوران )نام تیره ای کهن از کوردهاست که در مناطق ” سحنه ” و ” کرند ” و کرمانشاهان ” و ” کنگاور و دالاهو و ریژا و خانقین و کرکوک و بسیاری مناطق دیگر
کوردستان زندگی میکنند و پیرو ایین ” یارسان ” هستند و بعضی جاها به انها کاکه ای و در ایران اهل حق هم گفته میشود
ایل گوران یکی از ایل های کورد است,این ایل یکی از ایل های بزرگ کوردستان در گذشته باستان و حال بوده است که مردم آن گویش گورانی دارند
میتوان به حضرت عابدین جاف اشاره کرد که صاحب قدمی ترین آثار کردی به لهجه سورانی می باشد در رابطه با کورد و گوران بودن یارسانها خطاب به حضرت سلطان صحاک می فرماید:
من اَو کُردم تو اَو گوران = مَیکه وَ دعوای ساطوران
اصل تو کَرد و اصل من گوران = من تیری موزی و کیش ون ویران
در خط دوم از کلام فوق، عابدین جاف در یک اشارە زیبا و منحصر به فرد،  کورد و گوران را مترادف هم می دانند.
در اواخر پادشاهی ساسانیان مردم گوران تحت فرماندهی رهبری بنام گواتانزا حکومتی تشکیل می‌دهند که پایتخت آن کرمانشاه و آتروپاتکان (ماد کوچک) قلمرو آن بوده­است. ولادیمر مینورسکی مردم گوران را مردمی با قدمت چند هزار ساله و بومیان منطقه می‌داند.
دکتر صدیق صفی زاده در تاریخ کرد و کردستان می نویسد: بابا اردلان در آغاز در شهر زور می زیسته و نخست  طایفه خود را مجهز کرده و اقتداری به هم رسانیده و در سال 564 هجری شهر زور را متصرف شده و امارت اردلان را به وجود آورد و قلعه زلم را بنا نهاد و پس از مدتی پالنگان را از کلهرها گرفته و ضمیمه متصرفات خود کرده و در اواخر سلطنت چنگیز خان مغول(600 تا 624 هجری) شهرهای کوینجق و حریر و رواندز و شار با ژیر و عمادیه را به تبعیت خود درآورد.
سرهنر راولسين كه در سال 1836م./1215شظ از سرزمين ايل گوران بازديد كرده مي گويد: «ذهاب از طرف حاكم كرمانشاه به 8000 تومان در سال به رئيس طايفۀ گوران اجاره داده مي شود .افراد دلير اين طايفه در كوههاي مجار سكونت دارند و هميشه براي دفع حملات عثماينها آماده اند .چريكف سرهنگ روسي نيز مي نويسد:« در صحراي ذهاب و در صفحات بشيوه، چادر نشين هاي طايفۀ گوران زياد بودند كه از قعلۀ زنجير چندي بود كه بدانجا نقل مكان نموده بودند و نيز زمستان در آنجا توقف دارند ، زيرا كه خان گوران ، در كوراك متوقف است،ذهاب را در اجارۀ خود دارد. ايل گوران از دير باز داراي سابقۀ تاريخي بوده و در وطن دوستي معروف بود ه اند در دفاع از مملكت در مواقع ضروي سرباز و چريك آماده مي كردند. اينان در آشوبهاو جنگهاي جهاني و تجاوز بيگانگان خدمتگزار کوردها بوده اند .تعداد جمعيت اين ايل در گذشته خيلي بيش از امروز بوده ، به طوري كه هميشه يك فوج سرباز بسيج مي كردند. ولي بمرور زمان در اثر سوء رفتار بزرگان ايل و همچنين بعلت فقر، عده اي متواري و به ايلهاي مجاور پناهنده شدند.ايل گوران از قديم داراي رؤساي سر شناسي بوده ، به طوري كه اشخاص بر جسته و صاحب نام از اين ايل ديده شده است، زيرا رؤساي ايل گوران اكثرا مردماني رشيد، خوش ذوق و علم و هنر دوست بوده اند. از جمله استاد فقيد سعيد رشيد ياسمي را مي توان نام برد.در قيام و نهضت علويان زاگرس و تاريخ تحليلي اهل حق نوشته محمد علي سلطاني امده است كه رؤساي ايل گوران 4 مقر حكومتي داشته اند:عبارتند از كرمانشاه، گهواره، قلعه زنجير قلخاني و قلعه نوشيروان در ناحيۀ ذهاب زيستگاه زمستاني ايل گوران است . ” صرفنظر از صحت و سقم ادعاهای این مورخین و محققین، اما فاکتورها دلالت بر آن دارند که‌ مناطق محل سکونت این مردم در استان کرماشان در منطقه‌ای نسبتا وسیع که‌ از مرز دست ساز امروزی ایران و عراق شروع و تا مناطق دوردست تر در اطراف همدان نیز ادامه‌ میابد.
گورانها به صراحت میتوان گفت یکی ازآن  تیره های کهن کورد بودند که اولین بار دست به کشاورزی و دامداری و شهر نشینی کرده اند . کلمه ” گورانی ” توسط انها وارد زبان و ادبیات کوردی شده است . و به خاطر اینکه مسلمان نیستند به انها ” گاور ” یا ” گه ور ” به معنی غیرمسلمان است البته در مورد معنی و ریشه یابی نام «گوران» اتفاق نظر وجود دارد و نظریه های متفاوتی هست، و یا اینکه “گواران” به معنی خوش آب و هوا گرفته شده است معانی دیگر گوران: آتشين، وابسته به آتش است و برخي معتقدند كه در اصل نام آن «گبران» بوده است . دركتاب «فرمانروايان گمنام» درباره اين ايل نوشته شده است كه «برخي واژة‌ گوران را وجه ديگري از گبران (=مجوسان/ زرتشتيان/ ايزديان= يزيديان؟» دانسته اند. درمنابع كهن، و در رويدادهاي پايان سدة‌4 هجري نام ايشان رفته است. اما بدبختانه هيچ ذكري  از اميران گوراني،‌جز يكي (و آنهم «ابوفرج» بابوني) و يا قلمرو نهايي و نفوذ گسترة فرمانروايي احتمالي آنان در این کتاب به ميان نيامده است
در اغاز ورود اسلام به کوردستان تمام سرودها و اواز و شعر و نوشته و کتابهایشان به کفر و الحاد قلمداد شده است و اکثریت اثارشان بدست اسلام از بین رفته است شاید به همین علت کلمه گاورانی یا گه ورانی به مرور زمان به کلمه گورانی تبدیل شده
ایل گوران که آیینشان یارسانی هست همگی باقیمانده ایین زردشتی هستند و به ایین میترا یا میرا پرستی بر میگردند . زبانشان هم در قدیم پاله ای ( پهله ای ) و اورامانی بود که عربها بهش میگفتند زبان فهلوی ( پهلوی ) . در واقع فهلوی نیست پهله ای یا پهلوی است
پهلوی یا پاله ای هم همان گورانی امروزی است و در کارنامه اردشیر بابکان هم به موسیقی شان اشاره شده است
  مرتضی فرضی کەواڵی

gorangoran goran1 goran gorangoran