سیاستهای رژیم ایران وبی کفایتی مسئولا” عامل فقر در استانهای کردنشین

0
417
بانیم نگاهی به تاریخ در رابطه با کردها به وضوح میتوان به نوع نگاه حکومتهای حاکم بر ایران وسیاست آنها درقبال مسئله کردها پی برد که چرا امروزه حکومت مرکزی ایران توجهی به استانهای کردنشین در ایران ندارد.
در یک ریشه یابی مختصر درضمینه فقر در مناطق کردنشین متوجه خواهیم شد که از زمان حکومت زندیه به بعد سیاستی دردولت قاجاریه مبنی بر گرفتن قدرت کردها در دستور کار قرار گرفت که باعث تفکیک کردها از یکدیگروضعیف کردن آنها شد و حاکمان بعدی نیز با پیروی از آن در دورهای بعدی تا کنون سیاست تضعیف قدرت مناطق کرد نشین را دنبال کردند وامروزه شاهد این هستیم که مردم استانهای کرمانشاه وایلام فقیرترین استانها در ایران هستند که این موضوع نیز به نوع نگرش وسیاست حکومت ایران نسبت به کردها برمیگردد.
از جمله این موارد میتوان به انتساب مدیران ومسئولا” غیر بومی از جانب حکومت مرکزی اشاره داشت که مطیع وفرمان بردار اوامر بالادست نظام بوده تا به این نوع جایگاه ها دست یابند وبه همین دلیل افراد دست اندرکار و بظاهرمسئول رغبتی درجهت ایجاد حل معضلات جامعه کرد از جمله بیکاری وایجاد موقعیت های شغلی وسرمایه گذاری نداشته وموجب به وجود آمدن معضل بیکاری در استانهای حاشیه نشین غربی شده واین موضوع باعث شده است که ما شاهد مهاجرت جوانان به استانهای دیگر هستیم که این به نوبه خود باتوجه به مسائل بومی ایران سبب نابودی فرهنگ و اتحاد مردم کورد و از بین بردن تمرکز مخالفت ملت کرد است.
ازطرفی دیگر باتوجه به پتانسیل مناطق کردنشین درایجاد مناطق آزاد وهمجواری با چندکشور،بازارچه های مرزی وهمچنین دارا بودن منابع آبی و طبیعی ،معادن زیرزمینی نفت وگاز،پتروشیمی وهمچنین جاذبه های توریستی وگردشگری این فرصت را به سودجویان دست اندرکار حاکمیت داده که منافع شخصی خود را ترجیح داده وعواملی برای تاراج وغارت اموال مردم فقیرنشین این استانها هستند وموجب ایجاد فقر در این استانها شوند علاوه بر آن ندادن بودجه لازمه جهت ایجاد شغل وحمایت از جوانان این استانها ویا معلق کردن بودجه های تائین شده از جمله موارد دیگریست که نوع نگاه وسیاست فقر پروری را برای ما آشکار میسازد .
باتوجه به مسائل مطرح شده فوق هریک ازما به راحتی میتوانیم به اهمیت این موضوع پی ببریم که سیاست تبعیض آمیزی در نگاه مسئولا” جمهوری اسلامی نسبت به کردها درجریان است ازجمله ایجاد فقر جهت کنترل مردم کرد برای شکستن سپرکردها درمقابل رژیم وهمچنین وابسته نمودن آنها به حکومت مرکزی جهت خنثی نمودن خواست ملت کرد مبنی بر ایجاد خودمختاری مناطق کردنشین است واین بازی سیاسی است که در پس پرده حکومت درجریان است و حاصل آن روی آوردن مردم به قاچاق وکوله بری وعده ای دیگر به مهاجرت وتحمل رنج ومشقتهای فراوان ودوری از فرهنگ واصالت خود هستند در حالی که استانهای کردنشین ازجمله ایلام وکرمانشاه قابلیت وپتانسیل این را دارا هستند که تبدیل به استانهایی برتری در ایران از لحاظ اقتصادی بشوند.
هادی فرضی کەواڵی