حفظ هویت فرهنگی و ملی. قسمت ٢

0
313

سعی و کوشش برای ساختن هویت و حفظ آن در برابر هجمەها در دستورالعمل هر جوامع باید در خط مقدم بدیل بە آیندە باشد تا این معیار مهم انسانی را بە نحو مطلوب حفظ و باسازی شود. از علائم و پیش نیازهای هر گونە زندگی اجتماعی اعم از هویت های نژادی، خاکی، قومی، گروهی، فرهنگی و… کە با انواع خردە فرهنگ ها، زبان، دین و ایدئولوژی و مهارت و حرف و… مشخص می شوند، برخوارداری از هویت ملی است. ابعاد این نو سازی هویتی را تا جای کە در توان داشتەام سعی کردەام خیلی کوتاە و مختصر بە ابعادهای کە در حفظ هویت فرهنگی و ملی، بە ما کمک میکند بە بحث گذاشتە باشم کە امیدوارم دلسوزان ارزشهای ملی و فرهنگی عزیز بندە را در غنی کردن این مطلب بیشتر یاری کنند، اگر با پیشنهاد و انتقاد سازندە بندە را یاری کنید ممنون می باشم.من در یک جملە بندی کوتاە بە این ابعادها می پردازم. الف:بعد اجتماعی: هر شخص از طریق محیط اجتماعی ای کە بە آن تعلق دارد، یا بدان رجوع میکند هویت خود را می سازد، جوهرە بعد اجتماعی هویت ملی، منوط بە برقراری روابط دوستانە و سالم است و هر چە ارتباط سالم و گستردەتر باشند موجب تقویت بعد اجتماعی هویت ملی خواهد شد.ب: بعد تاریخی: بعد تاریخی هویت ملی آگاهی مشترک افراد یک جامعە از گذشتە تاریخی احساس دلبستگی بە آن و احساس هویت تاریخی و هم تاریخی پنداری است کە پیوند دهندە نسل های مختلف بە یکدیگر است. ح:بعد جغرافیایی: محیط جغرافیایی و سر زمینی تبلور فیزیکی، عینی،ملموس و مشهود هویت ملی بە حساب می آید کە ضرورتی بس عظیم است. د: بعد دینی: داشتن دین و مذهب مشترک، پایبندی و وفاداری بە آن، اعتماد و تمایل بە مناسک و آئین های مذهبی فراگیر در روند شکل دهی هویت ملی بسیار موثر است. ه: بعد فرهنگی: مجموعە هنجارها و آداب و رسوم عام و مشترک کە پایداری زیادی دارند از قبیل شیوە معماری، سنت ها، اعیاد و اسطورەها و عرف و فرهنگ مردم، بعد فرهنگی هویت را تشکیل می دهند. و: بعد زبانی: زبان و آثار ادبی نە تنها بە عنوان یک محصول اجتماعی بلکە ابزار و وسیلە ارتباطات در تولید و باز تولید فرهنگ و هویت است. با این تعریف کوتاە از هویت، هویت را چگونە می شناسیم؟

nagshai kurdistan

هویت بە معنی چە کسی بودن است و از نیازطبیعی انسان بە شناختە شدن و شناساندە شدن بە چیزی یا جای بر می آید. این حس تعلق بنیادی ذاتی در وجود انسان دارد. بر آورد شدن این نیاز، خود آگاهی فردی را در انسان سبب می شود و ارضای حس تعلق میان یک گروە انسانی، خود آگاهی جمعی و مشترک یا هویت بومی یا ملی آن گروە انسانی را تعیین میکند. اگر مردم یک کشور را بە عنوان سلولهای وجودی آن در نظر گیریم، بی تردید ترکیبات اجتماعی و اداری، ارکان حیات آن کشور است و آنچە از هویت و ملیت می شناسیم، بە منزلە روح اینن پیکر خواهد بود. اگر نیازمندی های معنوی و حس تعلق انسان بە چیزی یا جای ارضا نگردد و انسان از هویت خود آگاهی نیابد، موجودی سرگردانی بیش نیست کە هرگز نخواهد توانست از کلاف سر درگم بی سر و سامانی و بی هدفی رهایی یابد. این پدیدەها و نهادهای معنوی و فرهنگی هستند کە فضای انسانی را بە گونە محیطی مشخص و مستقل از یکدیگر محیطاهای انسانی، جدا و متمایز میکند و افراد آن فضای انسانی ویژە را از روحیە سرشار معنوی و از حس همدلی و همراهی بر خوردار می سازد. پاسداری از این سرمایەی خدا دادی بر هر یک از افراد جامع امری ضروری و واجب است، امیدوارم کە هر یک از ما از پس این مسولیت تاریخی و فرهنگی بخوبی بر آمدە باشیم.

با سپاس فراوان. کاکی رستم الماسی قسمت ٢.