بررسی اجمالی پیرامون احترام نهادن به عقاید و باورهای ادیان توحیدی و تفکرات و اندیشه های معنوی ، در چارچوب خودشناسی و حفظ ارزش های والای انسان.

0
538

 هو اول و آخر یار

وجه تشابه وادی شریعت ، طریقت ، معرفت ، تا وادی حقیقت ( آیین یارسان اهل حق ) در راستای سیر و سلوک روحِ ذاتی ، که تمامی مذاهب و آیین ها و اندیشه های پاک الهی را شامل می‌گردد.

از دیدگاه بزرگان و پیشوایانِ یارسان که دارای مظاهرِ ذاتیِ دونادونی از اولیاء و انبیاء الهی هستند و در بابِ حلول و تجلیِ ذات نیز کاملا شفاف و صریح ، با مستندات کلامیِ اصیل و معتبر و مورد پذیرش کلیه خاندانهای حقیقت بیان گردیده است ، از دو جنبه دینی و آیینی ، و نیز کمال یابی و معرفت ، مورد بررسی قرار می گیرند.

 ابتدا در جنبه تخصصیِ آیینی و دینی باید به مطالب زیر اشاره نمود :

 ۱) در خصوص احترام نهادن به کتب آسمانی و نیز حفظ جایگاه معنوی نهج البلاغه ، که مملو از کلمات و گفتار ارزنده و انسان ساز می باشند ،در آیین یارسان باید بیان نمود که :
 در کلام های قبل از پردیور و پردیوری و بعداز پردیور و معاصر ، در اوصافِ فرامین و احکام و پند و اندرز و شباهت عمده مباحث آیین یاری با تمامی مذاهب و آیین های مذهبی، تفسیر و تعبیر و تشریح شده که این شباهت ها توسط نویسندگان، محققین ،پژوهشگران و کلام دانان یاری بررسی شده است. و تا ، وادی شریعت را برای چارچوب ارکانِ طریقت و حقیقت، درک ننماییم به محدود نگری و قرار گرفتن در حصار تنگ فکری و اعتقادی و باورمندی گرفتار خواهیم ماند .

 این جنبه از تحقیق را ، حضرت شیخ امیر و دیگر پیشوایان باطن دار آیین یاری در مباحث کلامیِ خود مطرح می نمایند.

از جمله می فرماید :

راگه ی حقیقت نین و میراث/ 
حق و کسی ون ارکانش بو راس

در اولین قدم از ارکان و دعاهای یاری به وضوح می بينيم که در دعای پردیوریِ تکبیرِ خادم ، هنگام خواندن دعای نذر و نیاز ، که در جمِ بسته ، و به اصطلاح جم مهر شده حضرت پیر بنیامین ذکر و قرائت می گردد از مجموعِ کلمات ، چند کلمه به زبان اورامی و چند کلمه با گویش قرآنی برگرفته از (سوره حمد قرآن کریم ) بیان شده است. که بعداز بیان نمودن آن توسط خادم و دعاهای سید سر جم ، نذورات متبرک گشته و اجازه صرف نمودن آن داده میشود ،

می فرماید :

( حق آمین ، شکر بر تو رب العالمین سفره ی سلطان کرم جه خاندان و حکم پیر تکبیر .)
که در مراحل سیر و سلوک در عرفان ، و آیین حقیقت ( یارسان ) ، بسیار پیام آور رزق و روزی و سازندگی جسم و روح و روان می باشد که دراینجا مجال تفسیر آن نیست.

اما آنچه که روشن است و فرموده پیران حقیقت می باشد اینست که آیین یارسان جوهره و عصاره تمام ادیان توحیدی است 

 ۲) در کلام دوره سرانجام پردیوری و در دوره زلال زلال حضرت بابا یادگارمی فرماید 

شرط ویم و جا /
یادگاره نان شرط ویم و جا /

دون و دون آمام قوا و قوا /
امام حسین بیانی پور شهنشاه/

کا که م ابراهیم جوزمش شکنا /
چه ابراهیم او ور کس قبولم نویا/

 ۳) همچنین در کلام دیگری از همین دوره ، حضرت شاه ابراهیم می فرماید :

 آمام وَر اَو وَر /
چَو اَو سر امام حسن بیانی آمام ور او ور /

آوی گم وَردَن جَه حوض کوثر /
پیرم حبیب شاس جه پیران اَو ور/

 ۴) حضرت شیخ امیر از مشاهیر باطن دارِ یارسان در چهار قرن گذشته ، در کلامِ خود که بعنوان یکی از دوره های بعداز پردیور معروف و مشهور است در اوصاف حرکت امام حسین ، ( که بدون هیچگونه زور و اجباری بیان شده است )

می‌فرماید :

🍃 برگم حوین بارن /
 نه روی کربلا برگم حوین بارن /

عادل یکتا مکرِش در کارن /
جه سر میله وه صلای انکارن /

شرط بنیامین دو هم کو جیا /
بگیرو دیوان حوینی کربلا /
   و الی آخر…

در اینجا این سوال مطرح می گردد که آیا نعوذبالله ایشان در آن زمان ، باید بعنوان شخصی که از دین خارج شده است در آیین حقیقت مورد آزار کورباطنان قرار می گرفتند و به ایشان توهین می نمودند ؟؟؟

 هر کدام از این کلامها ، به سندیت از زنجیره اعتقادیِ شریعت ، طریقت و حقیقت مطرح شده است و بدان معنی نیست که مردم یارسان ارکان و آیین و قوانین خود را دستکاری و عوض کنند و یا ارکان و عبادات خود را به شیوه دوره های گذشته ( شریعت ) اجرا نمایند.
  کلامهایِ گواهیِ دوره ها ، به این نیت بیان شده است که مردم یارسان صرفا” به قرآن و امامان شریعت ، اعتقاد داشته باشند و هیچگاه به آنها توهین ننمایند و هرگز اجازه افتراء و هتک حرمت به آنها را نیز ندارند و لا غیر؛

  ۵)حضرت شاه تیمور نیز از مشاهیر باطن دار یارسان در حدود دو قرن گذشته در دوره کلامی خود در وصف حضرت علی که در ظهور دوره حقیقت به جامه حضرت سلطان تجلی نمودند چنین میفرماید :

🍃شهنشای دین هی /
هانا شاهسوار شهنشای هی /1

ستوین سقام سما و زمین هی /
استاد تعلیم روح الامینی هی /
هی شیر یزدان راگه ی معراج هی /
سندی و رسول نگین و باج هی /
الی آخر…….

 با توجه به کلاماتِ گهربارِ فوق ، که از پیشوایانِ باطن دارِ یارسان و پیرانِ حقیقت بیان گشته ، باید به این امر ایمان آورد که ؛ دین حقیقت و آیین یارسان و ارکانِ پایه گذاری شده توسط حضرت سلطان ، هیچگاه با نفاق و دورویی همخوانی و سازگاری نداشته و نمیتوان واقعیت امر را که بر پایه وحدت و پاکی و راستی و نیستی و ردایی بنیانگذاری شده است نادیده گرفت، چرا که در غیر اینصورت جز رد نمودن حقیقت دین یاری و جنگیدن با اوامر حضرت سلطان چیز دیگری عاید انسان نمی گردد و به معنای واقعی کلمه همانطور که حضرت سلطان می فرماید :

🍃هرکس نه امرم بر بشو اَو بر /
مامور جزاش مصطفی داور/

 براستی با سخنان یاوه گویان متظاهر که هدفی جز نفاق و دورویی نداشته و در جهت رفع عطش کینه توزی و حقارت خود در مقابل بزرگان آگاه و فرهیخته یارسان بصورت انحصاری و دیکته شده ، به اصطلاح لب به انتقاد باز می‌کنند در حالی که ؛ هرگز فرهنگ نقد را نیاموخته اند و نیز نفهمیده اند که هر گردی گردو نیست .
و بصورت بازی با کلمات و تاثی گذاریِ لحظه ای بر اذهان برخی افراد ناآگاه در علوم مذهبی ، و یا دارا بودن برخی تعصبات خشک و بی مورد توسط یارانی ساده دل ، از افکار پاک و ساده ی آنان سوء استفاده می نمایند.
و معدود انسان‌هایی هم هستند که شکاکِ به ارکان یاری و سلطان صحاکی بوده که نه تنها در جهت احیای دین یاری قدمی مثبت بر نخواهند داشت؛ بلکه با ناآگاهی تیشه به ریشه آن نیز زده اند و نهایتا” باید گفت : این ره که می روند به نا کجا آباد است .

در نهایت به آن دسته از افراد جاهل و قشری ، که دشمنی را نیز انحصاری کرده و هر شخص و شخصیت و خاندان و مقام دان و مقام خوان و کلام دان و کلام خوان، از هر خاندان و شهر و دیار ، با هر فرهنگ و گویش ، چه آنانکه در گذشته بوده اند و اکنون به سرای باقی شتافته اند و چه آنانکه در حال حاضر در قید حیات هستند و با علوم مذهبی از ادیان توحیدی به بحث و مکاشفه و بررسی علوم باطنی و مذهبی پرداخته و در جهت معرفی عقاید غنی و وزین یاری و یارسانی ، سالها در تحقیق و تفحص و پژوهش ، عمر گرانمایه خود را سپری نموده اند و کتابخانه های آنها مملو از کتب آسمانی تا رساله های عرفانی و فلسفی می باشد، هرگز به تخریب شان لب باز ننموده اند‌ .
ولی اگر همان مباحث و تحقیق و پژوهش و تفکر و گفتمان و مطالعه را خاندان و خانواده خاصی انجام دهند مورد تخریب و تهمت و افتراء و شرط شکنی قرار می گیرند!!

خیلی جالب است که در سوابق فعالیت مذهبی کلام دانان و دین پژوهان که بعضا” از سادات خاندان های یاری بوده اند اگر مباحث مربوط به وجه تشابه آیین یارسان با ادیان توحیدی و اندیشه های معنوی و باطنی ” دیده شود ، اصلا مورد نقد منفی آن افراد معلوم الحال و تازه به دوران رسیده ی چپ گرا و بی قید به وادی و مراحل کمال و معرفت قرار نمی گیرند ، زیرا بدانها صرفا” درس داده شده که دشمنی را با خاندان و خانواده ای خاص بپا دارند .

  اصولا به اینگونه افراد که شبکه های تفرقه افکن به راه انداخته اند وخالی و تهی از هر تفکر و مطالعه و مکاشفه بوده و گروه خون شان نیز به تفکر نمی‌خورد باید گفت که زمان ، زمانِ تفکر و تعقل و ادراک و ارتباطات سالم، است .

 پس التماس تفکر…