بيش از 800 سال از ظهور آيين يارسان يا اهل حق مي گذرد و امروزه پيروان زيادي در كشورهاي مختلفي
مانند ايران، عراق، تركيه و… دارد. استان كرمانشاه در ايران بعنوان مركز اصلي و جايگاه ظهور و فعاليت يارسان
شناخته شده است. آييني كه مهمترين خصيصه هاي آن را توجه ويژه به شعر و موسيقي مي دانند. بسياري از
محققاني كه در خصوص اين آيين، پژوهشي انجام داده اند بر اين باورند كه در هيچ آييني به اندازه يارسان، هنر
به ويژه شعر و موسيقي جايگاه برجسته اي ندارد. تمام آموزه هاي مذهبي يارسان با شعر بيان شده اند و عبادت
عرفاني يارسان نيز با تنبور انجام مي گردد. اين در حاليست كه در هيچ مذهبي از دين اسالم نگاه مثبتي به هنر و
بويژه موسيقي وجود ندارد. تمام مالهاي اهل سنت و مراجع تقليد اهل تشيع موسيقي را جايز نمي دانند اما در
اهل حق جايگاه ويژه و مقدسي دارد و اين نشان از روح عرفاني و مثبت نگر اين آيين به هنر دارد.
اگر خاصيت هنر را دنياگريزي و توجه به زيباشناختي و سوق دادن انسان به پاكي و زيباشناختي بدانيم بايد
بگوييم كه اين اصول در يک بيت از كالم نامةسرانجام چنين خالصه شده است:
باوَري وجا، باوَري وجا يارِي چوار چِشتَن، باوَري وَجا
پاكي و راستي، نيستي و رِدا مَبو بار ويت سوک كَي جه دنيا
يعني: اي گروه يارسان، اركان دين چهار است كه بايد بجاي آوريد: پاكي، راستي، نيستي، و بخشش. بايد بار
خود را در اين جهان سبک كنيد. توجه به معناي اين دو بيت در روح و ذات هنر نيز نهفته است و اين نشان
دهنده جايگاه هنر در اين آيين است.
يارسان آييني عرفاني است و از ديرباز، ميان موسيقي و عرفان ارتباط تنگاتنگي وجود داشته است؛ چنانكه در
همة آيين هايي كه رگه هايي از عرفان دارند، نشانههاي پيوند ايندو به وضوح ديده مي شود. »يسناخواني« در
آيين زرتشت؛ نواختن »كالوتي« در آيين بودا؛ اهميت و جايگاه سازهايي همچون »سيسترون« در مصر، سومر و
يونان باستان؛ موسيقي عرفاني در آناتولي، موسيقي و رقص سماع صوفيان و سالکان مولويه و مانند آن همه نشان
از اين پيوند مستحکم و ناگسستني دارد. يارسان به اين دليل كه نگاه تکامل گرا به انسان دارد و به پاكي و
صداقت و پاكيزگي روح اهميت مي دهد به هنرهاي عرفاني توجه ويژه اي دارد زيرا مهمترين وظيفة هنرهاي
عرفاني ايجاد نوعي »كمال« هنري است تا ذهن پذيراي مفهوم بزرگ و نهايي »كمال« به طور مطلق گردد. بدين
روي، در ميان تمام مظاهر فرهنگي اهل حق، بدون شک، موسيقي جايگاهي اساسي دارد.
يکي از مهمترين مراسم عبادي يارسان، كالم خواني آنهاست كه نوعي عبادت رسمي آنها محسوب مي گردد.
كالم، تلفيقي زيبا و پرمحتوا از شعر و موسيقي آييني است و ساز مقدس تنبور، تنها سازي است كه اجازه ورود
به مجلس نياز و حلقه ذكر يارسان يافته است.
يادگيري تنبور به نوعي از واجبات اين آيين است. امروزه بسياري از موسيقيدانان مطرح ايراني مانند سيدخليل
عالي نژاد، شهرام ناظري، كيهان كلهر، كيخسرو پورناظري و …با ساز تنبور خود را به موسيقي ايران معرفي
كردند.
اما متاسفانه نوع نگاه امنيتي حکومت ايران و نگاه منفي به آيين هاي غيرشيعي بخصوص آيين يارسان كه از
ويژگي هاي مثبت و جذاب براي جذب برخوردار است باعث گرديده هنر و فعاليت هاي هنري اين آيين
همواره با محدوديت و در خفا انجام گردد. با گذشت42 سال از عمر نظام جمهوري اسالمي هنوز اجازه
برگزاري همايشي درباره جايگاه هنر در آيين يارسان داده نشده و هيچگاه تنبور نوازي و كالم خواني آنها در
صدا و سيما پخش نشده و تنها در قالب گروه هاي موسيقي مجوز دار آن هم با حذفيات زياد در شعر و ظاهر
تنبور نوازان اجازه فعاليت داده شده است. اين در حاليست كه توجه ويژه يارسان به تنبور باعث گرديده كه
ساالنه هزاران تنبورنواز به جامعه معرفي شوند و مقامهاي موسيقي نواحي و بومي ايراني در غرب كشور همواره
زنده بمانند.
از نشانه هاي هنري ديگر يارسان مي توان به توجه آنها به رنگهاي سبز و سفيد اشاره كرد كه معموال رنگهايي
هنري مي باشند. رنگ سبز رنگ سيادت و قداست در ميان آنهاست. از ديدگاه روانشناسان، رنگ سبز، نماد
تازگي، تعادل و تجديد حيات است و مانند بهار روح و جان را تازه ميكند كه يادآور اعتقاد يارسان به
مسئله»دون به دون« است كه اسالم اعتقادي به آن ندارد.
رنگ سفيد نيز ديگر رنگ مورد احترام يارسان است. از ديدگاه روانشناسان، اين رنگ براي توصيف پاكي و
كمال به كار مي رود و عدالت و بي طرفي را نشان مي دهد و بيانگر صلح طلبي است. يارسان نيز بارها در آموزه
هاي خود به پاكي و برابري بين انسانها و زن و مرد و نيز دنيايي امن براي تمام مردم دنيا با هر عقيده و ديني
تاكيد داشته اند. مي توان گفت كه معموال كساني كه روح هنري و عرفاني و ديدگاهي دنياگريز دارند به سبز و
سفيد عالقه دارند.
قطعا اگر محدوديتها و بايکوت خبري آيين يارسان توسط جمهوري اسالمي شکل نمي گرفت امروزه دنيا با
ويژگي هاي مثبت اين آيين، بيشتر آشنا مي شد. آييني كه تمام آموزه هاي آن بر اساس شعر سروده شده و
كتاب مقدس آن به نام»دفتر« ديواني عارفانه و عاشقانه از سروده هاي آييني است و مراسم عبادت آن با موسيقي
و رقص سماع همراه است قطعا مي تواند آييني جذاب در مقابل مذاهب خشن و خشک باشد. تصور كنيد يک
روحاني سني يا شيعه كه تنها خشم خداوند و آتش جهنم را برجسته و محدوديت ايجاد مي كند، با يک بزرگ
آيين يارسان كه تنبور مي نوازد و آواز سر مي دهد و در خلوت خود تنبور مي سازد مقايسه گردد. كدام يک
جذابيت بيشتري دارند؟ آن هم در ميان مردم ايراني كه روح هنري بزرگي دارند و هنر در جاي جاي آن نهفته
است.
هنر اهل حق امروزه محبوس در سياستهاي تنگ نظرانه جمهوري اسالمي است. به اميد روزي كه اين هنر براي
تمام مردم دنيا متجلي گردد.
افسانە شکری