شرح حال مختصری از سرگذشت مردم یارسان در دیار دالاهو

0
605

به نام ایزد منان (یاحق) (واین است حکایت سرزمین من) شهرستان دالاهوکرندغرب. شهری از استان کرمانشاه در غرب کشورمتشکل از بخش های از قبیل گهواره .بیونیج.دشت کرند.که به جز ریجاب تمامی مناطق آن  ایین یارسان می باشند لذا همین عامل باعث شده منطقه ما در طول تاریخ عرصه تجاوز و جنگ از طرف دشمنان دینی مان قرار گیرد.

اگر به تاریخ گذشته ی دور سرزمینمان مراجه کنیم میبینیم هراز گاهی مورد ظلم و ستم از جانب حاکمان و اسلام گرایان و همسایگان دینی مان قرار گرفتیم و چنین مسئله ای باعث گردیده از بیم دشمنان محل زندگی خود را در مناطق کوهستانی و مناطق صعب العبور انتخاب کنیم اگر چه در شهر و روستاهایمان در ادوار گذشته مکرر مورد ظلم و بی مهری قرار گرفته ایم بلکه در طول دوران چهل ساله نظام  جمهوری زد کورد اسلامی ایران به مراتب مورد خشم وکینه توزی حاکمان و مسئولان نظام و مبلغان مذهب اسلام بوده ایم و مدارس ومراکز آموزشی و دانشگاه ها همیشه مورد طعنه و توهین های زشت و ناروا قرار داریم ولقب شیطان پرست وکافر را به ما نسبت میدهند و در هیچ پست و مقامی جای نداریم ما مردم این شهرستان در روستاهای آن اکثریت فقیر و بیکار و هیچ درآمدی نداریم و در امور استخدامی در تمامی نهادهای دولتی پذیرفته نمیشویم واز میان این مردم اگر تعداد معدودی در راس کارهای دولتی قرار دارند به اجبار به دین اسلام درامده اند و از این طریق میخواهند جامعه ی جهانی را متقاعد کنند که در نظام جمهوری اسلامی تعبیض دینی و قومی وجود ندارد و این برای تمامی دنیا آشکار است که جمهوری اسلامی ایران هیچ آئین دینی غیراز اسلام  شیعی را به رسمیت نمیشناسد .

لازم به ذکر است شهرستان دالاهو با وجود جنگل ها و مراتع  حاصل خیزی وطبیعت زیبای آن در فصول مختلف نسبت به سایر نقاط کشور بی نظیر میباشد که می توان شغل های گوناگون در آن رونق داد اما بی توجهی مسئولین نظام آخوندی نه تنها به آن رونق نداده بلکه باعث فقر و بیکاری و ویرانی آن بوده اند و حتی اتش سوزی سالهای اخیر در جنگل ها و مراتع سرسبز آن گواه این قضیه میباشد که روز به روز در جهت نابودی آن قدم بر میدارند مردم منطقه ما اگه چه از لحاظ اشتغال و در امد محروم بوده از لحاظ آموزش و مسائل تفریحی و رفاهی و جاده ها و بهداشت در فقر کامل به سر میبرند .و در این شهرستان با گذشت چهار دهه از نظام جمهوری اسلامی هنوز اکثریت راه های روستای خاکی و غیر قابل عبور میباشد که این نمونه خشم و نفرت نظام به مردم این منطقه می باشد .در نتیجه عواطی مانند بد رفتاری توهین به مقدسات دینی و تبعیض مذهبی و قومی .فقر ومحرومیت و نبود امکانات رفاهی و آموزشی سرکوب ونداشتن آزادی بیان و مذهب در این شهرستان و بخش های آن باعث گردیده ساکنین این منطقه به شهرستان های بزرگ مهاجرت کنند و آئین ومذهب خود را مخفی نگه داشته و یا حتی به کشورهای اروپایی مهاجرت نمایند امیدوارم که  .روزی برسد که جامعه جهانی نسبت به این مسئله از خود عکس العملی نشان دهند تا ماهم مثل انسان های کره ی زمین در آسایش و ازادی به زندگی خود ادامه دهیم

ساسان مرادیان ٣٠.٧.٢٠٢٠