(قسمت دوم)
یاران گرانقدر ، سالکان و رهروان صدیق دین یاری ،
اجازه میخواهم در دنباله مبحث جایگاه کلام در دین یاری ، از منظری متفاوت ، دوباره وارد این مبحث شویم .
مدد میگیرم از حضرت بابا ناوس و دست افشانی میکنیم در گلستان حضرت تا خوشه چین چند خشت کلام از خود حضرت باشیم .
حضرت در قسمتی از کلام گهربار خود با سربند بیدی بماره میفرماید:
و دعا و تدبیر نه جم بنشیاره
میردانم آو هم بده ن دستباره
وی شون کلام بلان و راره
و راره بلان شرط و کوله وه
وکلام راست شرط و قو له وه
یکتر باوران نه رای چوله وه
دوستان جم بیردی گرد په ی موله وه
بارم قدیمن دیدن دوله وه
همانگونه که از ماهیت کلام مشخص است ، دنیایی از مباحث عرفانی و حقانی در آن استتار میباشد ، که با توجه به ظرف کوچک حقیر ، به اندازه درک ناقصم ، آنها را با شما فرهیختگان مورد بررسی قرار خواهم داد .
حضرت در نیم خشت آغازین ، اشاره به دو واژه دعا و تدبیر دارند و نظر به اینکه این دو اصل را تایید نشستن در جم حقانی و بسته دانسته، لذا مشخص است که کلام مورد نظر حضرت بابا ناوس، تمام ارکان جم یاریست که در چهار چوب دعا و تدبیر ، که در باره آن توضیح داده خواهد شد ، میباشد .
اولین مسئله که حضرت مد نظر دارند ، وآن قید واژه دعا میباشد . که وظیفه سرجم و پیران بزرگوار در دین یاری است ، چرا که کلام حضرت آستا میفرماید :
دعا و سید رواجن معاف
سرجم اول عنقا بی سحاف
که در این خشت کلام مشخص است که منظور کلام این است که دعا در جم یاری ، فقط و فقط مختص سادات جلیل القدر یاری میباشند ، بدون تقدم هر کدام از آنها بر دیگری ، که اگر فرصتی بدست آید به امید حضرت سلطان به این مبحث نیز پرداخته خواهد شد . تا جایگاه واژه (اولین) در نیم خشت دوم هویدا و مشخص شود .
واژه دیگری که در نیم خشت آغازین بحثمان بکار رفته ، واژه متبرک تدبیر میباشد که با توجه به ماهیت کلام موجود ، میتوان برداشت نمود که هدف حضرت حق ، همان تکبیر و بزرگداشتن عظمت حضرت سلطان عالم میباشد .
پس با قبول این مطلب میتوان به این اصل نیز واقف شد که از نظر حضرت جمی را جم میداند که سید و دلیل در آن حضور داشته باشند. که لازم است در رابطه با دلیل ، توضیحاتی داده شود و آن اینکه امروز با توجه به عملکرد بد همه ما یارسانیها معمولا دنباله بیشتر دلیلهایمان مثل دنباله هفت خلیفه گم شده و لذا ما از وکیل به عنوان خادم استفاده میکنیم که امروزه ، این امر ، به یک امر طبیعی تبدیل شده ، ولی لازم است که در اینجا عرض کنم که ما در رابطه با زمان سرسپاری و جوز شکستن ، طبق دستور حضرت سلطان در دوره گلیمه کول که میفرماید :
عامیان جه دلیل نوا چه میانه
هر کس نه جای ویش بدو بیانه
ما حق انتخاب وکیل از یاران عامی نداشته مگر از نسل هفتاد و دو پیر ، شاید امروز بتوانیم با یک همت بلند توسط همه یارسان ، خاندانهای دلیلی که هم اکنون شناسایی شده اند و در حال حاظر دستگیر یاران میباشند را حفظ کنیم .
حضرت در نیم خشت بعدی نظر یارسان را از جم بسته به جمیاری به معنی اخص کلمه معطوف داشته که اجازه میخواهم با هم سری به گلستان حضرت شیخ امیر زده و سر بند کلامی را مطرح نموده که مد نظر حضرت بابا ناوس است . حضرت شیخ امیر میفرماید :
دله جمیار بو
خاص نین آشنا هر نه جم یار بو
و مشخص است که حضرت لبیک به کلام حضرت بابا ناوس زده و کل کلام در اصل تفسیری بر این گفتار است .
حضرت بابا ناوس در اینجا درس یاری و یاوری هر یار را به عنوان تربیت دینی و اعتقادی در جمخانه دانسته و دستور ایشان بر این اصل است که هر آنچه یار در جم به عنوان یاوری ، ادب، مقید بودن و هزاران تفسیر دیگر از آن باید در اجتماع مورد استفاده قرار گیرد ، و در اصل این همان ادب و تربیت دین یاریست .
به امید حضرت بابا ناوس ، در نوشتار آینده به خشت دیگری از کلام قید شده در آغاز نوشتار میپردازیم .
اول و آخر یار