درسرزمین کشوری بە نام ایران ملیتهای گوناگون و اقلیتهای مذهبی متعددی زندگی میکنند ،ملیتهایی که اغلب تاریخی به بلندای تمدن این کشور دارند و هر یک از آداب و سنتهای ویژه و منحصربه فرد برخوردارند.اما هر جامعه ی کوچکتری که درون یک جامعه ی بزرگتر واقع میشود در مواجهه با آن خواسته یا ناخواسته متاثر میشود و البته بر آن هم تاثیر هم میگذارد. بخشی از این تاثیرات نتیجه ی شرایط اجتماعی،همزیستی و همسایگی با سایر قومیت هاست ،اما دلایل سیاسی و اقتصادی هم عمدتا نقش پررنگی در دگرگونی آداب و سنتهای ملتها و اقلیتها داشته اند.
در سالهای اخیر جامعه ی ایرانی شاهد تغیرات چشمگیری بوده است که با گسترش شبکه های اجتماعی از یک سو و کاهش سرمایه ی اجتماعی از سوی دیگر موجب یک نوع انقطاع و حتی رویگردانیاز روابط فرهنگی سنتی در درون جامعه ی دینی ایران به ویژه باورهای اقلیتهای دینی غیر مسلمان شده است که به نمونه ی بارز آن یعنی بزرگتریت اقلیت دینی غیر مسلمان در ایران یعنی یارسانیان اشاره میکنم که بیشترین ظلمها را به واسطه ی مسلمان نبودن و کورد بودن به خود دیده اند و هیچ جایگاهی در دولت حاکم بر ایران ندارند.
هم زیستی این اقلیت با اکثریت مسلمانان شیعه به ویژه در شهرهای نسبتا کوچک علاوه بر حساسیتهای بالای آنان حکومت هم سختگیری بیشتری در آنجا دارد ،تاثیر زیادی بر دگرگونی آداب وسنتهای این اقلیت غیر مسلمان داشته است.
جامعه یارسان ایران که اکثریت در استانهای ایلام و کرمانشاه زندگی میکنند نمونه ی بارز مساله نقض حقوق بشر در دنیا هستند در در طول هفت دهه ی گذشته و بویژه بعد از انقلاب اسلامی ایران به دنبال دلایل سیاسی و مخالفت میان جناههای موافق و مخالف حکومت ایران برای دو دهه دچار اختلاف نظرهای درونی شد ،اتفاقی که به تضعیف ارتباط وهمبستگی یارسانها انجامید و موجب سست شدن موقعیت آنها به ویژه در ارتباط با دستیابی آنها به حمایتهای داخلی و بین المللی حقوق بشری شد.از درون این اختلافها روندی شروع شد که بسیاری از سنتهای دینی و تاریخی آنها را متاثر کرد .برای مثال برای مردان یارسانی بلند نگه داشتن سیبیل همواره مساله ی دینی بوده است ،اما آنها به ویژه برای یافتن شغل و رشد موقعیت مجبور شده اند سیبیلهایشان را اصلاح و کوتاه کنند و مهمتر از آن باید منکر اعتقادات و باورهای خود و یارسانی بودنشان نیز باشند،همچنین آنها از سوی مردم خارج از دین یارسان که سیبیل را نماد کیش یارسان میدانند نیز تحت فشار هستند و در آخر نه تنها به آنچه که خواستشان بوده نرسیدند بلکه باعث پا گذاشتن بر روی باورها و اعتقادات خود نیز شده اند.
متاسفانه بعضی خاندانهای یارسان حتی فراتر رفته وآداب و رسوم مسلمانان نظیر نماز و روزه را نیز پذیرفته اند .حال سوال اینجاست چرا جامعه ای با چنین پیشینه ی تاریخی باید اجازه ی چنین رفتارهایی را از طرف دولت حاکم و مردم عادی را بدهد مگر نه آنکه در این جامعه ی به ظاهر اسلامی تمام مردم دارای حقوق شهروندی یکسان هستند ،مگر نه اینگه یارسانیان در طول هشت سال جنگ هزاران کشتە،جانباز،مفقودالاثر و اسیر تقدیم این حکومت کرده اند ،مگر نه آنکه در موقع جنگ اولین سینه هایی که سپر گلوله ی دشمن بود یارسانی ها بودند و هزاران نه اینکه دیگر……..
پس چرا حق شرکت در اداره ی کشور،استخدام در ادارات دولتی و حتی خصوصی بدون توجه به کیش و آیینشان را نداشته باشند و نتوانند آزادانه و بدون ترس اعتقاداتشان را فریاد بزنند.در آخر امیدوارم این عزیزان چشم و گوششان را باز کنند و برای آنچه که حق مسلم آنهاست که همانا آزاد زیستن و آزادانه فریاد زدن باورها و اعتقاداتشان ونیز برداشتن تبعیض نژادی،قومی و دینی به پا خیزند وبرای آینده ی فرزندانشان که چه بسا آینده ی این کشور بگدر دستان آنها باشد تلاش کنند.
منوچهر پیرمرادی عضو رهبری اتحاد انقلابیون کوردستان و سازمان یارسان اتحاد انقلابیون کوردستان یاری کورد. ١١.٨.٢٠١٩