طی سالهای که عبدالله اوجلان در زندان حکومت ترکیه محکومیت ابد خود را می گذراند، تحت تٲثیر نظرات تئوریک موری بوکچین فیلسوف و فعال سیاسی اهل نیویورک که تئورسین نظریه کمونالیسم است، قرار می گیرد.
کمونالیسم بوکچین از پنج مرحله تشکیل شده است:
«۱ـ توانمندسازی شهرداریهای موجود از طرق قانونی در تلاش برای بومیسازی تصمیمگیریها.
۲ـ دموکراتیزه کردن این شهرداریها از طریق مجامع عمومی توده مردم.
۳ـ اتحاد شهرداریها در «شبکههای منطقهای و سپس گستردهتر در کنفدراسیونها… و تدریجاً جایگزین کردن دولتهای ملی با کنفدراسیونهای شهرها. البته سطوح بالاتر کنفدراسیون بیشتر عملکرد هماهنگ کننده و اجرایی دارند.
۴ـ متحد کردن «جنبشهای مترقی اجتماعی» برای تقویت جامعه مدنی و استقرار «یک نقطه مشترک کانونی برای تمام ابتکارات شهروندان و جنبشها»، یعنی مجامع. مفهوم «مجمع» دقیق نیست، زیرا که ما بطور معمول انتظار توافق یکدست داریم؛ در حالی که – برعکس- ما اعتقاد به عدم توافق و تبادل نظر داریم. جامعه از طریق بحثها و مخالفتها توسعه مییابد. علاوه بر این، مجامع باید سکولار باشند و علیه اعمال نفوذ مذهب، سیاست و دولت مبارزه کنند و نیز «عرصهای برای مبارزه طبقاتی» باشند.
۵ـ این باید چشمانداز دستیابی به «جامعه بی طبقه، مبتنی بر کنترل سیاسی جمعی بر وسایل تولیدی از نظر اجتماعی مهم»، «کمونی کردن اقتصاد» و «تخصیص کنفدرال منابع جهت اطمینان از تعادل میان مناطق» را فراهم آورد. به عبارت سادهتر، این معادل ترکیب خودمدیریتی کارگران و برنامهریزی مشارکتی برای پاسخگویی به نیازهای اجتماعی است.»
اوجلان و کنفدراسیون دموکراتیک:
در فاصله سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ عبدالله اوجلان نظرات الهام یافته از کمونالیسم خود تحت عنوان «کنفدراسیون دموکراتیک» را تکمیل میکند. (پ ک ک). بالاخره در سال ۲۰۰۵ استراتژی خود مبتنی بر کنفدراسیون دموکراتیک را اعلام میکند. پس از آن تلاشهای مستمری در ایجاد جماعتهای خودمدیریتی در محلات شهرهای زیر نفوذ خود به ویژه در شهرستانهای هاکاری، شیرناک، سیری، ماردین، دیاربکر، باتمان و وان داشته است.
خودمدیریتی دموکراتیک غرب کردستان (روژاوا)
همزمان با آغاز جنگ داخلی در سوریه از سوی کردها که خود را به عنوان جبههٔ سوم در این جنگ تعریف کردهبودند بنیان نهاده شد. بزرگترین حزب کردها یعنی حزب اتحاد دمکراتیک (پ.ی. د) معتقد بود: که در برابر خط دولت-ملت ناسیونالیستی حامیان بشار اسد و خط اسلام سیاسی که از سوی مخالفین بشار اسد تبلیغ میشد، باید جبههٔ سومی را شکل داد که نه با دولت بشار اسد باشد و نه با ارتش آزاد و داعش و دیگر مخالفان مذهبی و ناسیونالیست دولت.
در پی حملات پیاپی در شهرهای بزرگ سوریه، نیروهای ارتش سوریه از شهرهای کردنشین مرزی خارج شدند و نیروهای کرد، با سازماندهی نیروهای خود، کنترل امور را در این مناطق در دست گرفتند و در این مناطق سیستم خودمدیریتی دموکراتیک اعلام کردند.
نظام کانتونهای روژاوا
بر اساس تقسیمبندی جغرافیایی، کردستان سوریه به سه کانتون با مرزهایی غیر ملی و غیر قومی به نامهای کانتون جزیره، کانتون عفرین و کانتون کوبانی تقسیم میشد که اداره هر یک از این کانتونها بر عهده یک شورای محلی ویژه موسوم به شورای خلق کانتون بود که در سطح بالاترمجلس خلق غرب کردستان را شکل میدادند. مأموریت نهادهای خودمدیریتی دموکراتیک، تدوین قوانین انتخابات محلی و فراهم سازی مقدمات برای برگزاری انتخابات سراسری و تدوین قرارداد اجتماعی (به عنوان بدیلی برای قانون اساسی) بود. همچنین ادارهٔ مسائل سیاسی، نظامی، امنیتی و اقتصادی کردستان سوریه نیز از دیگر وظایف خودمدیریتی دموکراتیک غرب کردستان بود.