سیاوش حیاتی، سخنگوی مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان، به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که این تشکل برای دومین بار به رهبر ایران نامه نوشته و خواستار رفع تبعیض و به رسمیت شناخته شدن «آیین یاری» در قانون اساسی شده است. اهل حق یا یارسان، آیینی است با مناسک عرفانی است که هوادارانش میگویند جمعیت آنان در ایران حدود دو میلیون تن است که بیشتر در مناطق غرب و شمال غرب ایران سکونت دارند.
سیاوش حیاتی درباره این نامه به کمپین گفت: «ما به عنوان یک تشکل از فعالان مدنی پیروان یارسان، اولین نامه را در اسفند ۱۳۹۳ خطاب به رهبری نوشتیم، به این دلیل که تبعیض هایی که علیه جامعه یارسان اعمال می شود، ریشه در قانون اساسی دارد و رفع آن هم در قدرت رهبری است، ولی با گذشت ۱۴ ماه هیچ پاسخی نگرفتیم و همان نامه را دوباره فرستادیم و به اصطلاح پیرو زدیم.»
مجمع مشورتی فعالان مدنی جامعه ی یارسان متشکل از نمایندگان شماری از مردم یارسان است که اهداف خود را «حفظ هویت آیینی»، «رسیدن به آشتی ملی»،«کسب آزادی»، «حق برابری با سایر شهروندان» و «رفع تبعیض های همه جانبه» تعریف کرده است که در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اعلامیه ی جهانی حقوق بشر و سایر عهدنامه های بین المللی مربوط به حقوق اساسی انسانها و در همراهی و همگامی با سایر هموطنانی که اهداف فوق را پیگیری می نمایند، تلاش و کوشش می کند و برای رسیدن به اهداف خود از شیوه های کاملاً مدنی و مسالمت آمیز پیروی می نماید.
اهل حق یا یارسان با نامهای دیگری مانند آیین یاری، کیش حقیقت، طایفه سان، علی اللهی و کاکایی نیز شناخته میشوند و به طور عمده در کردستان ایران و عراق پیرو دارد. اگرچه برخی آنها را شاخه ای از تشیع می دانند ولی پیروان آن به مستقل و ازلی و ابدی بودن آیین خود اعتقاد دارند.
آقای حیاتی تعریف نشدن به عنوان یک دین و اقلیت رسمی در قانون اساسی و محرومیت های ناشی از آن را مهم ترین مسئله ای می داند که پیروان این آیین در ایران با آن روبرو هستند: «ما در این نامه ده مورد از مهم ترین اشکال نقض حقوق مردم یارسان را نوشته ایم که مهم ترینش مشخص نبودن جایگاه حقوقی آیین یارسان در قانون اساسی است، از یک طرف به عنوان یک اقلیت رسمی تعریف نشدیم و از حقوق خودمان محروم هستیم، از طرف دیگر ما را شفاها به عنوان زیرمجموعه ای از اسلام و تشیع محسوب می کنند ولی از حقوق مسلمانان و شیعیان هم محرومیم و جز با انکار هویتمان نمی توانیم جایی استخدام شویم، ما نه تنها در این سال ها هیچ نماینده ای در مجلس یا رده های بالای مدیریتی نداشتیم، بلکه بدون انکار هویت حتی نمی توانیم مدیر یک دبستان ابتدایی باشیم.”
در نامه فعالان مدنی یارسان خطاب به رهبر ایران آمده است: «مانع اصلی برای دست یابی یارسان به حقوقی نظیر دیگر ایرانیان، همانا قانون اساسی، به ویژه اصل سیزدهمِ آن است که بی آن که نامی از یارسـان ببرد، فقط زرتشتیان و مسیحیان و کلیمیان را اقلیت هایی می شناسد که در حدود قانـون، در انجام مراسمِ دینیِ خود آزادند.»
در بخشی از نامه مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان خطاب به رهبر ایران آمده است: «دستیابی به هرگونه استخدام را برای این مردم، مشروط به احرازِ دست کشیدنشان از دیـن و فرهنگ و هویتشان کرده اند. اگر زمانی هم پی ببرند که کارمندی همچنان بر دین یاری باقی مانده است، فوراً او را از کار اخراج می کنند. در واقع، فرزندانِ یارسان، هم زمان با تولدشان و پیش از آن که تخلفی مرتکب شوند، همگی محکوم به انفصـال دائمـی از خدمت در همه ی ادارات و ارگان ها و سازمان ها و نهادها شده اند.»
مـاده ۲ قانـونِ گزینش (مصوب سال های ۷۴ و ۷۵)، اعتقـاد به دین اسـلام یا یکی از ادیان مصرح در قانون اساسی را شرط لازم برای استخدام در همه ی ادارات برشمرده و در مورد دین اسلام نیز التزام عملی به فرایض آن را ضروری دانسته است.
در تیرماه ۱۳۹۴ سید سعید حیدری طیب نماینده وقت کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی، طی یک تذکر کتبی، عنوان کرد که با اینکه جمعیت قابل توجهی از استان کرمانشاه را اقلیت یارسان تشکیل می دهد، ولی چه در مراحل گزینش و چه در محاکم قضایی حقوق اساسی و شهروندی آنان نقض می شود، شهادت آنها در محاکم قضایی مورد قبول قرار نمی گیرد و در گزینش اداری نیز رد صلاحیت می شوند.
در نامه فعالان مدنی یارسان عنوان شده است که پیروان یارسـان پس از مسلمانان بزرگ ترین جمعیت دینیِ کشورند ولی تاکنون اجازه ی داشتن نماینده ای در مجلس به آن ها داده نشده است.
تلاش برای استحاله فرهنگی، مورد توهین قرار گرفتن از تریبون های رسمی مذهبی و دولتی، تبعیض در تخصیص بودجه به مناطق یارسان نشین، تصرف عبادتگاه و عدم صدور اجازه عبادتگاه های جدید و توهین به نمادها و باورهای آیین یارسان از جمله دیگر مواردی است که در این نامه به آن اشاره شده است.
به گفته آقای حیاتی برخی از علما و مراجع تقلید شیعه در فتواهایشان پیروان یارسان را «کافر، مرتد و یا نجس» دانسته اند: نجس، کافر و مرتد، این عبارات بار و تبعات شرعی و اجتماعی دارد و خشونت زبانی است که می تواند به خشونت فیزیکی بینجامد.»
حرمت سبیل یا شارب به عنوان نماد یکی از باورهای پیروان آیین یارسان یا اهل حق است، در بخشی از نامه مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان آمده است که در ارتش و نیروهای نظامی و یا هنگام اخذ عکس پرسنلی و نظایر آن، پیروان این آیین مجبور به تراشیدن و یا کوتاه کردن سبیل خود می شوند که برای آنان توهین آمیز محسوب می شود.
طی خرداد تا مرداد ماه ۱۳۹۲ سه تن از پیروان آیین یارسان به نام های حسن رضوی، نیکمرد طاهری و محمد قنبری در اعتراض به آنچه تبعیض و رفتارهای توهین آمیز علیه این اقلیت خوانده بودند، اقدام به خودسوزی کردند، این حرکت پس از آن انجام گرفت که سبیل یک زندانی یارسانی به نام کیومرث در زندان همدان به زور تراشیده شد، این اقدام، توهین به آداب و رسوم پیروان این کیش به شمار میرود. پس از این واقعه، یکی از جوانان یارسانی همدان به نام حسن رضوی، به نشانه اعتراض در مقابل فرمانداری همدان اقدام به خودسوزی کرد که بر اثر شدت جراحات ناشی از سوختگی چندین روز بعد در بیمارستان درگذشت. در بامداد چهاردهم خرداد همان سال، یکی دیگر از پیروان یارسان به نام نیکمراد طاهری در برابر دوربین، خود را آتش زد و ساعتی بعد جان باخت، محمد قنبری یکی دیگر از پیروان این آیین نیز پنجم مردادماه در مقابل مجلس شورای اسلامی دست به خودسوزی زد و ششم مردادماه به دلیل شدت سوختگی در بیمارستان مطهری تهران جان باخت.
سخنگوی مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان بارها در مصاحبه با کمپین تاکید کرد که مطالبات آنها سیاسی نیست: «انسان بودن وجه مشترک همه ما است، اعلامیه جهانی حقوق بشر که برایند افکار عمومی جهانی است باید درباره ما اجرا شود، مسئله ما به عنوان پیروان یک آیین یک مسئله سیاسی نیست، ما باور داریم به جدایی دین از سیاست و اینطور هم نیست که خودمان را آلترناتیو بدانیم، انتظارمان این است که مسئولین جمهوری اسلامی حقوق ما را رعایت کنند و افکار عمومی هم در این زمینه به ما کمک کند.»