با اتکا به فاکتهای عینی میتوان گفت که یافتههای حدود دو دهه گذشته بتدریج تصورات، تفکرات، توجهات و تمایلات خودیها و همسایگان را نسبت به تمدن یارسان دستخوش دگرگونی و تحول ساختهاند. با این حال میراث عظیم پیرها هنوز تحت شعاع گفتمان ناشی از مسلکهای درویشی و صوفیگری، مذهبی و دینی بسیار خرافهآمیز و مخدوش قرار دارد. از دگر سو، نیروهای منفعت – مصلحت طلب به اشکال و انحاء مختلف در صدد مانعتراشی و کندسازی روند تودهگیری و فرهنگیزه شدن روشنگریهای تاکنونی هستند. این واقعیتهای تلخ بیش از پیش اراده، پشتکار و همت یارسانیان مسئولیت پذیر را به چالش فرا میخوانند. ایجاد تغییرات و تحولات تودهایتر، وسیعتر و عمیقتر پیرامون تمدن یارسان نیاز مبرم به ازدیاد کیفی و کمی کنشگریها و روشنگریها دارند. من سهم و مسئولیت خود را از کنشگریها و روشنگریها برعهده میگیریم. رئوس موضوعات و میدانهای کنشگری و روشنگری اولویتدار در زیر عنوان میگردند.
- ١-نامها: بکارگیری شماری از نامهای نامسمی، بیربط و بیمحتوا مانند علی الهی، اهل حق و غیره بجای تمدن یارسان ناباب و حاشیهای شدهاند. و عنوانهای پرشمار دیگری از جمله دین یاری، آیین یاری، دین یارسان، آیین یارسان، پیروان دین …، پیروان آیین … و غیره بطور نامربوط و مغالطهآمیزی در نوشته و گفته استفاده میگردند. چندی پیش در نوشتهای متعلق به جریانی باصطلاح فعال حوزهی حقوق بشر، ترکیب “پیروان اهل یارسان” دیدم. در نوشتارهای متعددی پیرامون مفهوم و ارتباط مقولههای یاری، یارسان، دین و آیین با همدیگر در بستر یک جهانبینی یکپارچه، روشنگریهای نسبتا شفافی ارائه شدهاند. ولی چنین بنظر میرسد که موانع بزرگ و جدی سر راه موثر واقع شدن روشنگریها قرار دارند.
- ٢-زروانی: همهی فاکتها، شواهد و مستندات عرفی، منطقی و تاریخی منجمله آثار یارسانی بیانگر آنند که آن بخش از کوردها که برای بقاء و حفظ تمدن کورد عاشقانه، جانفدایانه و بیوقفه کارزار و مقاومت نمودند، زروانیها بودند. در واقع این زروانیها بودند که بیش از هشت سده برای برقراری “نظام اجتماعی یارسان” یاری کردند. به بیان دیگر، جنبشهای یارسانی از زمان بالویل دانا تا عهد بابایادگار شاهکار زروانیها بودند. مبارزهها و مساعیها در سدههای مربوطه روندی تکاملی از خود نشان میدهند. این روند تکاملی در زمان سلطان سهاک منتج به تکوین و طراحی “نظام اجتماعی یارسان” دربرگیرنده همهی جوانب همزیستی مشترک آحاد و اجتماعات مربوطه میگردد. کلامهای فراوانی سخن از آن دارند که یارسان به مثابه “نظام اجتماعی” بدیل “نظام اجتماعی ارباب و رعیتی” در نظر بوده است.
- ٣-کلیدواژهها و مفاهیم: نگارنده همیشه بر جوانب گوناگون معنای کلیدواژههای آثار یارسانی واقف بوده و در یادداشتهای مرتبط توضیحات لازم اضافه نموده است. در نوشتارهای پیشتر در رابطه با مفهوم کلیدواژههای غلامان، یاران، میردان در آثار یارسانی توضیحات فشردهای داده شدند. غلامان معادل پیشمرگان یا گریلاها و یاران معادل “سران نظام مدیریت کننده جامعه” یا به بیان امروزی “اعضای ارگانهای نظام حاکم” و میردان معادل ملت در آثار یارسانی مربوطه کارآمد دارند. بسترهای فکری و اجتماعی پدید آمده از پیوندهای میان اینها بایستی شفاف و قابل فهم شوند. مقوله “یاری” بیان تعاون و تعامل یارها است. “آیین یاری” بر قوانین، اصول و تعهدات کتبی و شفاهی در بین یارها اطلاق میگردد. کلیدواژهی “دین” در متون یارسانی پرشمار بوده و بطور سردرگم کنندهای بر معنای متفاوتی دلالت دارند. برای نمونه دین در ترکیبهای “ایمه همدینان”، “داود دین”، “دین بنیامین”، “آشکارش کرد دین”، “دین و بها دنیا مفروشان” و موارد بسیار دیگر نمیتوانند بر یک معنا و منظور خاص دلالت داشته باشند. بنابراینها، کلیدواژهها، مفاهیم، متافورها، تشبیهات و … فراوانی در آثار یارسانی نیازمند رمزگشایی هستند.
- ٤-جهانبینی تمدن کوردها: دونادون، دور دور، منزل و منزل، جامه و جامه و ترکیبهای فراوان مشابه اینها، بیان فیلسوفان کورد برای مقولاتی هستند که در خلال دو سدهی اخیر در غرب با عناوین “منطق ماتریالیستی”، “ماتریالیسم دیالکتیک”، “دیالکتیک تاریخی” و … مصطلح شدهاند. در جهانبینی که قائل به پیدایش هستی از یک بذر پدیدآورندهی چهار عنصر آب، خاک، هوا و آتش باشد، قائل بودن به تحول، تغییر و تبدیل مستمر و مداوم در درون و برون اجزا و ذرات هستی (منجمله انسان و جامعه) کاملا طبیعی است. رویکردها، رهیافتها و دیدگاهای تمدن یارسان نسبت به انسان، جامعه، سنتها، ساختارها، استانداردها و … ناشی و متاثر از چنین جهانبینی هستند.
- ٥-جامعه کورد: الگوها، مکانیزمها و متدهای همه جانبهی یارسانی مرتبط با بارآوری و باروری “انسان دانا، فاضل و بااراده”، اخلاقسازی، فرهنگسازی، جامعهسازی، “خودمدیریتی در پرتو دانایی راهنما”، شایستهپیشگامی، “مدیریت جامعه، “قانونمندی و قانونمداری” و … بایستی به جامعهی کورد شناسانده شوند و برای تودهگیر و فرهنگیزه شدن آنها تلاش گردد. تکوین و تنظیم نظری و عملیسازی نظام سیاسی پیروپادشاهی و همچنین تکامل و توسعه آن در بسترهای زمانی متفاوت ابتکارات و اقداماتی سترگ و نابغهای میباشند. نظامی مردمی که کوردها به مثابه بدیل هر نوع حاکمیت خودکامه، دیکتاتوری، تامگرا و ایدئولوژیک در هر مجال تنفس تاریخیای برای برقرار آن متحد و متفق شدهاند. هسته راهبری و اصلی نظام یعنی “پادشاه و شورای وزیران” به همدیگر سرسپرده میشوند. سرسپردگی پادشاه و هیئت وزیران مکانیزمی سترگ، عملی و کارا است که نظارت قانونی برنهادهای همدیگر میسر میسازد. “پیر” پادشاه بر پادشاه و نهاد پادشاهی نظرات دارد و دیگر وزیران هر کدام با ارگان سرسپردهی خویش پیوند ارگانیک یافته و دارای حق نظارت سیاسی و اداری بر آن میگردد. فرآیند اتخاذ تصمیمات و سیاستگذاریها و ادارهی امورات مشترک سیاسی و مدیریتی جامعه بصورت شورای، دستهجمعی و اتفاقنظر پیش برده میشوند. یونان ریشه و مبدا تمدن غرب محسوب میگردد و یارسان بدون شک وزن و جایگاهی کمتر از یونان برای جامعه و تمدن کورد ندارد. کورد بخاطر کسب وحدت، همت و وجه تمدنی بایستی این مهم را بفهمد و جامعهی مدرن و مدنی خویش را بر آن مبانی استوار گرداند. علیرغم هیاهوهای گوش خراش حول مقولهی ملت کورد و حق تعیین سرنوشت برای ملت کورد و غیره، بدون تمدن یارسان مایههای زیرساخت جامعه و حاکمیت بهتر از نمونه باشور، حریم کوردستان نخواهد بود.
- ٦-جم: برگزاری جمها بایستی تقویت و هدفمند گردند. ضرورت حیاتی و تاریخی دارد که جمها به سان دوران پیرها “جبهخان” گردند. سرجمنیشینی باید به یارسانیهای فاضل و شایسته سپرده شود. درونمایههای جمها بایستی ثمربخش بارآوری، باروری و ورزیدگی روزافزون باشند. مطمئنا عنوان سید در زمانهای حاکمیت توحش، دژ بازدارنده در مقابل تجاوز و تعرض بوده است. و سیدعنوانهای شریف با علم کردن عنوانشان اینجا و آنجا جان و مال خیلی از یارسانیها را در مقابل تهاجم و تخطی محفوظ نمودهاند. بدون شک خیلی از آنها هم به دستاویز عنوانشان در پی مال و مقام برآمدهاند. با توجه به پیشرفتهای بشر بویژه در زمینههای حقوق بشری، عنوان سید در روزگار ما نه تنها کارآمد گذشته را ندارد، بلکه حتی شخصیت انسانی دارندگان آن را نیز تحت شعاع خود قرار میدهد. امروزه این عنوان محدودکننده و ناقض حقوق فردی قشر سیدعنوان بویژه جنس ماده می باشد. از سوی دیگر، عنوان سید امروزه به سمبل وابستگی و زیردستهگی جامعه در کل مبدل گشته است. به همین علل، این عنوان باید کنار گذاشته شود. و مناسبات استاد و نوآموز (پیر و تالوی) احیا شده و جایگزین مناسبات سید و مرید (مقلد) گردد. اگر کسانی میخواهند با اتکا به جایگاه دینی سیدعنوانها در صدد موضعگیری علیه این استدلالها برآیند، اول بایستی دانایی یارسانی خودشان را از راه جوابدهی به این پرسشها بیازمایند. 1. کدام دین؟ 2. سیدعنوانها در پیدایش آن چه نقشی داشتهاند؟ 3. اعضای جمعیت موسوم به خاندان بابایادگار چه زمانی، کجا و چگونه به دین مربوطه گرویدند؟ …؟
- ٧-صوفیگری و عرفانیگری: گفتارها و رفتارهای خیلی از یارسانیها ناشی و متاثر از مسلکهای عرفانی و تصوف هستند. رهروی آن مسلکها و گفتارها و رفتارهای تقلیدی آنها با جهانبینی یارسانی در مغایرت کامل قرار داشته و برای بارآوری، باروری و ورزیدگی یک شهروند دانا و با اراده بغایت ناسالم و مضر هستند. سلوک عرفانی و تصوف انسان را چنان راضی، قانع، بیطرف و منفعل میکند که وی را از اندیشه و تامل عقلی و منطقی حول جهان پیرامون و خیزبرداری برای اعمال اراده در راستای تعیین سرنوشت همه جانبهی خویش بازمیدارد. به بیان دیگر، شخص مربوطه بجای تلاش برای نجات خود از موقعیتهای ناخوشایند و ناحق، به امید ظهور ناجی خیالی موعودی به بیارادگی، گوشهگیری و ذلتپذیری روی میاورد. این به معنای روی آوری به روشهای خشونتآمیز برای مبارزه نیست، بلکه کنشگریهای مدنی و تلاش برای دخالت در سرنوشت خویش است.
- ٨-دوره سلطان سهاک: کوردها به پیشگامی یارسانیها در این روزگار (سدههای 7 و 8 هجری) موفق به تدوین و وضع نظری مبانی “نظام اجتماعی یارسان” و تا اندازهای تحقق عملی آن شدند. فیلسوفان کورد، پیرها توانستند فلسفه، دانایی، اخلاق، فرهنگ، سیاست و عمل در راستای برقراری یک جامعه مدنی و انسانمحور درهمآمیزند. پیچیدگی مبانی “نظام اجتماعی یارسان” تاکنون مانع شناخت درست از این دوره شده است.
- ٩-آثار یارسانی: کسانیکه بطور عمیق و دقیق با آثار یارسانی سروکار پیدا میکنند بزودی درمییابند که کلامهای فراوانی با یکدیگر هموزن و دمساز نیستند. شناخت درست از مبانی جهانبینی تمدن یارسان میتواند در تشخیص کلامهای دستکاری و اضافه شده کمک تعیینکنندهای بنماید. آنطور که من میبینم، چند دسته از کلامها با کلیت جهانبینی تمدن یارسان ناهمخوان هستند. نمونه: 1. کلامهای که تاریخ و پیشینهی ادیان ابراهیمی بویژه علی و اهل بیتش را به تاریخ، دیدگاهها و جهانبینی یارسان ربط میدهند. 2. کلامهای که خوانشی دینی از دورهی سلطان سهاک و به خصوص ایشان را در مقام بنیانگذار دین و تاماختیار همهی امورات برجسته مینمایند. 3. کلامهای که سید محمد و خانوادهی ایشان بر دیگر اعضای هفتوانه تفوق میدهند. 4. کلامهای که هفتوانه را همتراز و همشان هفتن قرار میدهند. 5. کلامهای منتسب به سلطان سهاک در انتخاب بابایادگار و یا ابراهیم به جانشینی خودش. 6. کلامهای پیشگویی ظهور در آثار زمان سلطان سهاک و پیشتر. 7. ….
- ١٠-فعالین یارسانی: علاوه بر آن عده از یارسانیها که در قالب جریانات خودی فعالند، عده چشمگیری از آنها در صفوف جریانات کوردستانی و غیر آن به فعالیتهای متفاوت مشغولند. نظر به تاریخچه، برنامهها و اهداف جریانات مربوطه، رهایی جامعهی یارسان از وضعیت و موقعیت کنونی در چشم انداز آینده نزدیک بعد از پیروزی آنها دیده نمیشود. به بیان دیگر، میتوان با جرات مدعی شد که دستاوردهای زیادی از حاصل مبارزات آنها نصیب جامعهی یارسان نخواهد شد. یارسانیهای صف جریانات چپ با ذهنیت مذهبی و دینی به یارسان نگاه میکنند و خود را با یافتههای تازه آشنا نکردهاند. بطور خلاصه، بخش عمدهای از فعالین یارسانی نیازمند خودشناسی جدی و ضروری هستند.
- ١١-یارسانیان دیرین: تمدن یارسان میراث همهی کوردها است. و یارسانیان دیرین (کوردهای موسوم به شیعه و سنی و …) بایستی جرات بازیابی و احیای هویت اصلی خودشان را بیابند. اعضای جوامع نامبرده لازم است که به تناسب شناخت از تمدن یارسان از باورها و سنتهای ناسالم کنونی خودشان فاصله بگیرند. مطمئنن روزآمد و فرهنگیزهسازی ارزشهای انسانی و اجتماعی نهفته در تمدن یارسان از همهی اجزا جامعهی کورد پیکری زنده و ارگانیک پدید میآورد. مایههای الگوی تمدن یارسان بایستی به مثابه بهترین گزینه برای متحدسازی نهتهوی (خلق، خلک) کورد و برقراری جامعه مدنی مشترک در پرتو خودمدیریتی توافقی از راه بیاوبس (قرارداد اجتماعی) پیش روی آحاد و اجتماعات کورد قرار گیرد.
سخن آخر:
کمیت موضوعات مهمی که لازم به بحث و روشنگری هستند از کمیت مجالهای نگارش نگارنده بسیار زیادتر هستند. به همین دلیل در آینده تلاش میکنم که به صورت صوتی و تصویری به پارهای از موضوعات مهم بپردازم. انگیزهی دیگری برای اینکار اهمیت دادن به زبان کوردی و یارسانیهای باشور موسوم به کاکهیی است.
با توجه به عمق و گسترهی تغییرات و تحولاتی که یافتههای دو دههی اخیر در رابطه با یارسان میسر و محقق ساختهاند، قاعدتا بایستی شمار زیادتری از همهی بخشهای جامعهی کورد بویژه از میان یارسانیها حاضر به همیاری و همگامی باشند. و با نظرات انتقادی، تکمیلی، پیشنهادی و … خودشان مباحث را غنیتر و نگارنده را پختهتر نمایند. مسئولیتپذیری عزیزان خواننده در همکاری و همیاری در بازنشر یادداشتها و فیلمها ضروری هستند. من با کمال میل و در حد توان و امکان با مشتاقان شناخت تمدن یارسان همکاری و همیاری لازم میکنم. مطمئنا بدون همت عزیزان مسئولیتپذیر روند پیش روی در شناساندن تمدن و نظام اجتماعی یارسان به خودیها و اطرافیان کند و زمانبر خواهد بود.
همچنین حاضرم در حد بضاعت، توان و امکان با جریانات مختلف کوردستانی بویژه سیاسی در راستای یارسانی کردن فرهنگ، فعالیتها، برنامهها، اهداف و … شان همیاری و همگامی نمایم.
متن و فایل مباحث در صفحهی فیسبوکی سایت یارسان و کانال تلگرام نگارنده منتشر میشوند. از عزیزانی که در معرفی این میدیاها به دوستان و آشنایان خودشان میکوشند، پیشاپیش قلبا سپاسگزاری میکنم.
https://www.facebook.com/Yarsan-یارسان-233598696724182/
برزو احمدی
10 فوریه 2017