محمدرضا اسکندری: آیا همه ما چه فعال مدنی، احزاب روژهلاتی و استفاده کنندگان سوشیال میدیای روژهلاتی مکانیزمی برای جدا کردن جاسوسان سایبری که برای کار حرفه ای و ضربه زدن به مبارزات ملی کورد وارد نیروهای احزاب در باشور، اروپا و خارج کشور شده اند داریم تا بعضی از نیروهای صادق کم تجربه را که تحت تاثیر آنها بر سر شاخ نشسته اند و بن می برند را از آنها جدا کنیم و به آنها بگویم در خط سایبری رژیم گرفتار شده اند آنها را شناسائی کنیم و سوشیال میدیا را بار دیگر به مسیر واقعی خود که جایی برای نقد، و در نهایت رشد فرهنگی است برگردانیم؟
محمدرضا اسکندری: در طول سالهای گذشته در سوشیال میدیا(به ویژه فیس بوک)، هر روز ما شاهد توهین تعدادی از هواداران با نشان و بی نشان کوردهای روژهلاتی بودیم که با کوچکترین انتقاد و حرفی از طرف افراد حقیقی و حقوقی سیاسی و مدنی زود برافروخته و در سوشیال میدیا هر آنچه که توهین بود نثار طرف مقابل کرده اند.
در این میان بعضی از روشنفکران از ترس و یا با اعتقاد براین که مته بر خشخاش گذاشتن است و انتقاد در این شرایط که رهبران و مسئولین احزاب در این رابطه یا سکوت کرده اند و یا بعضی از مسئولین آنها را بدین کار تشویق می کنند، آب در هاون کوبیدن و تف سربالا است، واکنشی نشان نداده اند.
اگر کمی با دقت به آنچه در طول سالهای گذشته اتفاق افتاد نگاه کنیم به چه نتایجی خواهیم رسید و چه پرسشهای در این رابطه پیش خواهد آمد؟
پرسشهایی که در اولین نگاه با کمترین فکر کردن برای هر ناظر بی طرفی بوجود می آید به شرح زیر است:
چرا ملت های دیگر از سوشیال میدیا برای پیشبرد مبارزات خود استفاده کرده و می کنند اما ملت کورد بخصوص روژهلات کوردستان از آن استفاده غیر واقعی می کنند؟
چه عاملی باعث شده است که در روژهلات کوردستان بیشتر از هرجای دیگری، شناسه های مجازی نامشخص به نام هوادران جریاناتی سیاسی روژهلاتی درست شود؟
چه کسانی پشت پرده ی این شناسه های دنیای مجازی بی نام نشان و مجهول الهویه هستند؟
آیا افرادی که با نام مشخص و حتی پروفایل عکس دار می آیند پروفایلهای واقعی هستند؟
چرا احزاب و روشنفکران در رابطه با شناسه های دنیای مجازی بی نام نشان و مجهول الهویه هیچگونه عملکرده نداشته اند؟.
آیا احتمال ندارد که همانطور که رژیم نیروی نفوذی به داخل احزاب مستقر در باشور فرستاده و می فرستاد، تعدادی نیروی آموزش دیده در این رابطه به داخل احزاب اعزام نموده تا بتواند با رشد ضدیت و فرهنگ توهین اهداف خود را پیش ببرد؟
چه عاملی باعث شده است که در روژهلات کوردستان بیشتر از همه جا شناسه های نامشخص به نام هوادران جریاناتی سیاسی روژهلاتی در فضای مجازی همچون فیس بوک و… درست شود؟
در صحبت های که با خیلی از دوستان هوادران جریانات سیاسی داشتم آنها اعلام کردند چون با یک رژیم دیکتاتوری مبارزه می کنیم، لازمست که بصورت مخفی و با نام مستعار کار کرد. حتی خیلی از دوستان که در خارج کشور و حتی کشورهای اروپائی هستند نیز با نامهای مستعار و بدون اینکه پروفایل آنها عکس داشته باشد در فیس بوک و سوشیال میدیا حضورفعال دارند.
حال سوال اینجا است شمائی که در کشورهای امن اروپائی از رژیم ترس دارید که با شناسه ی مشخص کار کنید چه انتظاری از مردم در داخل داری که کار سیاسی و مدنی انجام دهند؟
شمائی که حاضر نیستید با شناسه ی مشخص در فضای سوشیال میدیا خود را معرفی کنید که البته هیچ ریسکی ندارد( جز اینکه اگر برای برنزه شدن به ایران می روید دچار مشکل شوید). چرا برای مردم نسخه می پیچید و در خیلی جاها به عنوان کاسه داغ تر از آش بر طبل ضدیت بین احزاب می کوبید.
راستی نقش این چه گواراهای بی عمل فیس بوکی تا به امروز در رابطه با مبارزه برای ملت کورد که آنها سنگ آن بر سینه می زنند، چه بوده است؟
این افراد چه نقشی در فعالیت فرهنگی و مبارزاتی غیر از سنگ اندازی جلو چرخ ماشین تحولات روژهلات کوردستان داشته اند؟
بغیر از رشد لمپنیزیم در سوشیال میدیا و دلسرد کردن مردم از مبارزه واقعی برای احقاق حقوق خود چیز دیگری برای ملت به ارمغان آورده اند؟
راستی سابقه کار مبارزاتی این افراد که در سوشیال میدیا برای ضدیت با حزب دیگر زنجیر پاره می کنند چیست و چه کاری عملی غیر از حرف های بی پشتوانه درچنته دارند؟
اگر بصورت واقعی در سوشیال میدیا دقت کرده باشیم، بیشتر کسانی که با شناسه نامشخص به نام هواداران سیاسی احزاب شیوه ی توهین کردن به جریانات و شخصیت های حقیقی و حقوقی کورد و غیرکورد مشغول هستند افراد روژهلاتی می باشند یا در باشور مستقر هستند و یا برای گرفتن پناهندگی مدتی برای درست کردن کیس در باشور بوده اند. حال در اروپا منتظر جواب پناهندگی هستند و درصد کمی از آنها افرادی هستند که در کشورهای اروپائی زندگی می کنند و پس از چند ده هنوز زبان آن کشورها را نمی دانند و حقوق بیکاری می گیرند و وقت خود را در فیس بوک به توهین کردن به دیگران پر می کنند و بعضی از آنها سفرهای هم به ایران دارند.
این افراد با نامهای اسطوره ای و مبارازتی روژهلاتی و کوردستانی شناسه فیس بوکی دارند. آنها در تلاش هستند که با نام دفاع از جریانی که شناسه برای آن درست کرده اند به هدف خود که سکوت طرف مقابل و یا منفعل کردن آنها دست یابند.
آیا تا به حال فکر کرده ایم این حرکت چه ضربه ای به اعتماد ملی ما کوردها زده است؟.
اگر در گذشته مبارزین برای اینکه یک تفکر سیاسی را به میان توده های مردم ببرند با پخش جزوه و کتاب به صورت مخفی ریسکهای بزرگ می کردند. ریسکهای در شرایط خاصی که به قیمت جان یک مبارز تمام می شود. آنها تلاش می کردند با اخلاق و منش انقلابی خود مردم را به جریان سیاسی خود نزدیک کند. حال که سوشیال میدیا نفش بزرگی در انتقال تفکرات سیاسی احزاب دارد.منش و رفتار مجازی افرادی که به نام هواداران جریانات سیاسی در مقایسه با گذشته چگونه است ؟
آیا این اخلاق انسانی و انقلابی است که در بین هواداران با نشان و بی نشان احزاب روژهلاتی که فقط با زبان توهین در مقابل نیروهای دیگر حرف می زنند نشانی از گذشته اخلاقی آنها دارد؟
چه کسانی پشت این شناسه های بی نام نشان و مجهول الهویه و هتاک هستند؟
تا آنجا که برایم مشخص شد در پشت خیلی از شناسه های بی نام نشان و مجهول الهویه دو گروه بیشتر نیستند.
-
وابستگان به ارتش سایبری رژیم جمهوری اسلامی
-
وابستگان به احزاب روژهلات کوردستان
گروه اول که بیشترین تعداد را دارند به گمان من توسط ارتش سایبری رژیم جمهوری اسلامی شاخه روژهلات کوردستان سازماندهی می شوند. رژیم از روز اول تا به امروز در رابطه با جنگ روانی در همه عرصه های خیلی فعال بوده و هست. ولی ما که فکر می کنیم از آنها آگاه تر و زیرک تر هستیم در خواب خوش می باشیم.
رژیم برای این کار از افرادی استفاده می کند که آموزش دیده هستند و این شناسه های بی نام نشان و مجهول الهویه را به دو دسته تقسیم کرده است.
گروه اول کسانی هستند که اطلاعات کافی در رابطه با مسائل سیاسی معاصر دارند. آنها در کامنت هایی که می نویسند تلاش می کنند حقایق و دروغ را با هم قاطی کنند تا خواننده را جذب نمایند و در بین کامنت های خود تلاش می کنند به هدف خود که زهر ریختن در بین نیروهای کورد است دست یابد.
اما بیشترین شناسه های مجهول ارتش سایبری افرادی هستند که با رکیک ترین توهین های ناموسی و اخلاقی در فیس بوک و سوشیال میدیا فعال هستند و متاسفانه خیلی از آنها در لیست دوستی بعضی از مسئولین احزاب هم وجود دارند.
شناسائی این افراد سخت تر از گروهی است که با مخلوط کردن حقیقت با باطل برای ارتش سایبری رژیم با شناسه های بی نام نشان و مجهول الهویه در سوشیال میدیا کار می کنند.
گروه دوم بی نام نشانها و مجهول الهویه نیروهای خودی و حزبی هستند که پشت این شناسه ها خود را پنهان کرده اند. آنها تلاش می کنند که حزب خود و رهبری حزبی را به عرش خدائی برند و انتقاد کنندگان از سیاست آن حزب را با توهین کردن و هتاکی زشت مورد حمله قرار دهند و انتقاد کنندگان را مزدور رژیم جمهوری اسلامی معرفی نمایند.
اما این گروه در خیلی از شرایط تحت تاثیر مستقیم ارتش سایبری رژیم قرار می گیرند و پس از اینکه یکی از آنها یک کامنت بر علیه حزب مخالف می نویسد؛ نیروهای احزاب روژهلاتی کاری که آنها شروع کرده اند را بخوبی به پیش می برند. با کمال تاسف مسئولین امنیتی این احزاب تا به امروز در رابطه با خنثی کردن این طرح رژیم کمترین کار را کرده اند و با این مثال قدیمی کوردی و فارسی که می گوید دشمن، دشمن من دوست من است برای کارهای آنها در خراب کردن چهره نیروی مقابل خوشحالی می کنند ولی آنها نمی دانند که این شتر ارتش سایبری رژیم فردا در خانه حزب آنها و حتی فرد خودش خواهد خوابید.
چرا احزاب و روشنفکران در رابطه با شناسه های بی نام نشان و مجهول الهویه هیچ عملکردی تا به امروز نداشته اند؟
با توجه با شرایط کنونی روژهلات و نبود یک آلترناتیو سراسری و روژهلاتی، احزاب بیشتر به جای اینکه به فکر حل مسئله ملی باشند به فکر حل مسائل روزمره و کوچکی هستند که در آن گرفتار شده اند.
احزاب روژهلاتی به طور عمومی به این هم فکر می کنند که اگر یکی از آنها دست به کار مبارزه با این افراد در سوشیال میدیا بزند اگر در آینده خودشان مورد توهین قرار گرفتند دیگر شناسه های بی نام نشان و مجهول الهویه نیست که از آنها دفاع نماید.
در مقابل روشنفکران و نیروهای مدنی مستقل یا نمی خواهند با این مسئله برخورد کنند و یا ترس از حمله این افراد دارند و فکر می کنند اگر وارد این مبارزه شوند بیشتر وقت آنها صرف یک دور تسلسل باطل خواهد شد.
آیا احتمال ندارد همانطور که رژیم نیروی نفوذی به داخل احزاب روژهلاتی فرستاده و می فرستاد تعدادی نیروی آموزش دیده ارتش سایبری در این رابطه به داخل احزاب اعزام نموده باشد تا بتوان ضدیت و فرهنگ توهین را در بین احزاب پیش ببرد؟
اگر به تاریخ بیش از چند دهه گذشته نفوذی های رژیم در احزاب روژهلات نگاه کنیم. با یک حساب سرانگشتی پی خواهیم برد که با توجه به اطلاعاتی که احزاب روژهلات داده اند چه تعداد نیرو به آنها پیوسته و چند نفر از آنها بصورت آزاد و یا بصورت مخفی خود را به رژیم معرفی کرده اند می توان پی برد که اطلاعات رژیم و ارتش سایبری وی در این رابطه هم حتما فعال بوده و هست.
این فعالیت فقط در رابطه با شناسه های بی نام نشان و مجهول الهویه درسوشیال میدیا برای تفرقه بینداز و حکومت کن نیست بلکه فرستادن اطلاعات دست اول در کمترین زمان ممکن و دادن اطلاعات نیروهای که برای کارهای تشکیلاتی به داخل می روند هم استفاده کرده و می کنند.
وقتی که در نشست های مسئولین بالای احزاب صحبت هایی که می شود در کوتاه ترین زمان ممکن در سایت های اطلاعاتی رژیم انعکاس داده می شود. وقتی که کوچکترین مسائل غیراخلاقی که در اردوگاهها اتفاق می افتاد در کمترین زمان در دست سایت های امنیتی رژیم است. آیا می توان شک کرد که ارتش سایبری رژیم دست در این کارهای تفرقه آمیز ندارد؟
آیا وقتی که نیروهای پیشمرگ و گریلا بدون کوچکترین حرکتی محاصره می شوند و در دام از پیش درست شده رژیم می افتند نباید شک کرد نقش ارتش سایبری و مزدوران آن در احزاب پر رنگتر از آن است که بعضی فکر می کنند؟.
در ضمن یک دسته دیگری نیز هستند که شناسه ی آنها و پروفایل آنها هم نام و هم نشان و هم عکس دارد ولی هدف آنها باز هم جز تفرقه چیزی نیست و آیا همه شناسه های مشخص واقعی هستند؟
جواب این سئوال نه است.
ارتش سایبری رژیم در فیس بوک تعدادی شناسه دارد که بیشتر آنها با عکس دختران و زنان مختلف درست شده است و هر کدام خود را هوادار ملت روژهلات اعلام می کنند. این پروفایل ها پشت آنها افراد واقعی به هیچ عنوان وجود ندارند واسم و عکسهای واقعی نیستد. آنها در کامنت ها خود جوری جا می زنند که این شناسه ها و عکس آنها واقعی است و جای شک ندارد. اما با یک آموزش ساده می توان پی برد که آنها یا مزدوران رژیم اسلامی هستند و یا مزدوران بی جیره و مواجبی هستند که به دام افتاده اند و نمی دانند برای کی کار می کنند.
نتیجه:
آیا همه ما چه فعال مدنی، احزاب روژهلاتی، استفاده کنندگان سوشیال میدیای روژهلاتی مکانیزمی برای جدا کردن جاسوسان سایبری که برای کار حرفه ای و ضربه زدن به مبارزات ملی کورد وارد نیروهای احزاب در باشور، اروپا و خارج کشور شده اند داریم تا بعضی از نیروهای صادق کم تجربه را که تحت تاثیر آنها بر سر شاخ نشسته اند و بن می برند را از آنها جدا کنیم و به آنها بگویم در خط سایبری رژیم گرفتار شده اند آنها را شناسائی کنیم و سوشیال میدیا را بار دیگر به مسیر واقعی خود که جایی برای نقد، و در نهایت رشد فرهنگی است برگردانیم؟.
فکر می کنم این کار آسانی است اگر همه با هم دست به دست هم دهیم بر سر چند اصول و پرنسیب مشخص ملی و انسانی توافق و برآن متعهد باشیم.
در این رابطه مسئولیت رهبران و رهبری احزاب روژهلاتی سنگین تر از سایر نیروها می باشد.
در این رابطه من چند راهکار که به نظرم می تواند سنگ بنای یک کار جمعی شود به عرض می رسانم:
-
درست کردن میثاق ملی سوشیال میدیای روژهلاتی و خطوط قرمز آن
-
تشکیل یک شورای سوشیال میدیائی که هر تشکل سیاسی و مدنی روژهلاتی یک عضو در آن داشته باشد. استفاده کنندگان از سوشیال میدیا روژهلاتی در صورتی که به یک شناسه مشکوک برخورد نمودند حال این شناسه با پروفایل مشخص یا غیر مشخص باشد و دست به تفرقه و توهین می زند به این شورا گزارش نمایند و شورا در این رابطه تحقیق نماید و پس از تصمیم گیری نتیجه را به همه اعلام می نامید.
-
از این تاریخ به بعد شناسه های بی نام نشان و مجهول الهویه در سوشیال میدیا که درخواست دوستی می دهند را رد کنیم.
-
شناسه های که به جای نقد فقط دست به توهین می زنند چه واقعی و چه مجهول الهویه حذف کنیم.
-
احزاب روژهلاتی یک گروه سایبری تشکیل و با ضربات مختلف سایبری رژیم مبارزه نمایند و حرکت های نیروهای خود که در توهین و تفرقه دست دارند را مورد بررسی قرار دهند. در مرحله اول تنبیه تشکیلاتی در صورت تکرار از حزب اخراج نمایند.
-
در صورتی که فردی با پروفایل و عکس مشخص با کامنت های خود تلاش می کنند که تفرقه را در بین نیروهای روژهلاتی نشر دهد، اولین کار این است که تلاش کنید زمانی که شناسه اش روشن است بصورت تصویری با وی تماس برقرار نمائید. طبق تجربه من شناسه های که مال ارتش سایبری است به هیچ عنوان به شما این اجازه را نمی دهند. انها می گویند سیستم آنها خراب است دوربین ندارند. برای اینکه شناسه خود را واقعی جا بزنند پیشنهاد می دهند که آنها چند عکس مختلف می توانند بفرستند. آنها عکس های مختلفی همانند عکس پروفایل که معلوم نیست از کجا دزدیده اند برایتان می فرستاند.