هیرش مکریانی: حال قضاوت را به تمامی خوانندگان واگذار و از افرادی که خود را مدافع حقوق بشر میدانند می خواهم تا پیگیر چنین جنایاتی باشند که بنام مبارزه در کردستان ایران به وقوع پیوسته است به نهادهای حقوق بشری ارسال و در افشای چنین جنایاتی اقدام نمایند.
پروژه ای بنام مبارزه یا قتل عام کرمانشاه و ایلام
هیرش مکریانی
بنده بعنوان شخصی مهابادی بسیار خوشحال شدم که بالاخره کرمانشاهیان و ایلامیانی که گفته می شد:(حس مذهبی آنان بر کردبودنشان غلبه کرده است) در مبارزات جنبش کردی مشارکت گسترده ای در خود ایجادکرده اند!. باور کنید زمانیکه می شنیدم یا میدیدم کرمانشاهیان و ایلامیان شیعه مذهب رو به احزاب کردی نموده اند از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم و رویایم این بود که دیگر کردستان آزاده شده است. اما این شور و شوق و خوشحالیم طولی نکشید و با آمدن داعش و عضوگیری حزب آزادی کردستان(پاک) که رهبری آنرا علی قاضی به یا بهتر بگویم جناب حسین یزدانپاه در دست دارد به یاسی مبدل شد که به شرح آن در ذیل خواهم پرداخت.
با تبلیغاتی که در فضای مجازی شد و همه ی ماها دیدیم که تیپی بنام تیپ مانشت ایلام در حزب پاک راه اندازی شد و در فیلم منتشر شده از آنان که همه با لهجه ی کلهوری حرف میزدند به وضوح حضور کرمانشاهیان و ایلامیان چشمگیر بود!. اما زمانی زیادی سپری نشد که پس پرده ی چنین مشارکتی از این دو استان در این حزب برایم برملا گردید. با رویت آنانی که توانسته بودند از این حزب جان سالم بدر ببرند و طبق اظهاراتی که از آنان شنیده شد، شگرد حزب پاک در جذب این جوانان بسیارجای شگفتی شد. وقتیکه پای سخنان اهالی این دو استان که در پاک عضویت داشتند نشستم، قضیه ی جذب آنان برخلاف عضویت پذیری احزاب کردی ایرانی بود. اکثراین جوانان که از کرمانشاه و ایلام به عضویت”پاک” در آمده بودند، نقطه ی مشترکشان در جذب آنان همچون استخدامی دولتی البته با وعده و وعیدهایی فراتر از ساختار هردولتی همچون: دادن حقوق کافی، ماشین و خانه و حتی زن گرفتن به وضوح در گفته های آنان بود.
یکی از عملکردهای این حزب تغییردادن نام افراد عضو در این حزب بود. ایلامیانی که در این حزب بوده اند و یا اگر مانده اند و موردغضب یزدان پناه و افراد تحت امرش قرار نگرفته اند با نامهایی مستعار: مانشت، ایوان، خزل، بدره، پژمین، شیروان، باجک، گچی، کارزان، ملکشاهی و سیروان، آلامتو و تاراج و… نامگذاری شده اند. البته این نامها برایم عجیب بود!. ولی با تحقیقی که از دوستی ایلامی داشتم و بعمل آوردم برایم ثابت شد که این نامها، نام مناطق یا اشخاص نامدار ایلامی و یا حتی نام عشایر معروف ایلامی است که برآنان نهاده اند.
تا اینجا ایرادی وارد نیست و شاید این توجیح برای حالت مبارزه باشد، اما نابود کردن و از بین بردن این اشخاص تا به تصفیه کردن فعالیت احزاب کردی و مخرب بودن چنین فعالیت حزب پاک در همگرایی و حس ملی کردی در این مناطق و آشنا نمودن جوانانی معصوم با مقوله ای امنیتی بنام اطلاعات ایران برای آندسته از اشخاصی که توانسته اند از دست این حزب فرار کنند و به محل سکونت خود بازگردند شق دیگر عداوت یا بهتر بگویم انتقامی اطلاعات وارانه است که حزب پاک در آن هیچ کوتاهی نکرده و بخوبی پروژه ی امنیتی جمهوری اسلامی یا خواسته یا نخواسته را در این دو استان اجراء نموده است. بجای همگرایی و ایجاد حس ملی کردی در بین کردهای شیعه مذهب با سایربرادران کرد سنی مذهب خود، نفرت و کینه ای ایجاد شد ومیزان تخریبات چنین عملکرد حزب پاک بیش از آنست که تصور شود. ایلام و کرمانشاهی که از نظر گرایشات کردی در حال شکوفایی بود، متاسفانه انتقام حزب پاک و سران آن از کردهای این مناطق که تا کنون دلیلش برایم مشخص نیست و نیاز به تحقیق بیشتری دارد، در اوج شکوفایی و غنچه دادن بهار کردی در این مناطق، همچون گلی که نفت به پایش بریزند، پژمرده و از ریشه خشکانیده شد.
حالا به پرده برداری از جنایات این حزب که ذکر کردم همچون انتقامی به نظر میرسد نسبت به اهالی این مناطق می پردازم.
حسین پزدان پناه که فردی زیرک و دارای اطلاعات مکفی که با عضویت افرادی از این مناطق، نسبت به کشمکشهای عشیره ای در ایلام و کرمانشاه و حساسیتهایی که دیرزمانی است در بین مردمان این مناطق وجود دارد و نهادینه است، در واقع با یک تیر دونشان را میزند. هم آنانرا به جان هم می اندازد و هم احساسات مردم وابسته به آن اشخاص را بسمت خود جلب می کند. البته برای همه ی ما روشن است که حزب پاک در جنگی نیابتی حضور دارد که هیچ ربطی به کردستان ایران ندارد و براساس تحقیقات بعمل آمده جریانی کردی برای انتقام گرفتن از سایر احزاب کردی در کردستان ایران شاید هم با چاشنی پشتیبانی امنیتی وزارت اطلاعات ایران و خالی نمودن انرژی مخالفت کردی در این مناطق دست به چنین اقدامی زد(البته گذشت زمان همه چیز را مشخص و باید صبر کرد).