قرار است در هفتم اسفند امسال انتخابات مجلس و خبرگان در ایران برگزار شود، بسیاری بە این عقیدە هستند کە بایستی انتخابات ایران را تحریم کرد، چرا کە بە صورت دمکراتیک برگزار نمیشود و صرفا یک نمایش سیاسی حکومت مذهبی ایران است . در این رابطە بخش فارسی روژی کورد میخواهد نظرات فعالین سیاسی را جویا شود. آقای اردلان بهروزی فعال سیاسی مقیم آمریکا چنین میگوید:
“به گفته ی کوردهای کرماشان که میگویند: ئاێم ئاگا یه ک بار پاێ چوته ناو چاڵا! به این معنی آدمهای آگاه یک بار پایشان به چاله میافتد!؟ اما شوربختانه ملت کورد در بخش کوردستان ایران بیش از ۳۶ سال است که بگونهای خواسته یا نخواسته در یک ناهماهنگی سیاسی – اجتماعی رای های سرنوشت ساز خود را بدون دریافت هیچ بهای آنرا به چاله چولههای تحت عناوین انتخابات مجلس( خبرگان و شورای اسلامی) ایران سرازیر کرده و در این سو غیر از سامان دادن به زندگی نمایندگان انتصابی به اصطلاح انتخابی!، پر و بال دادن به افراد مزدور وابسته به نظام، البته با واسطه گری همان نمایندگان انتصابی رژیم،بخشیدن مدیریت و سرپرستی تمامی ارگان و نهادهای دولتی در کوردستان به مهرههای دست چین شده رژیم با هماهنگی همان نمایندهها و مهمتر از اینها روا دادن به سیمای جنایات ، کشتار و استبداد حکومت مذهبی رژیم در کوردستان و… اکنون باید پرسید که فرایند ۴ دوره انتخابات مجلس خبرگان و ۹ دوره مجلس شورای اسلامی ایران چه پیامدهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را به مردم کوردستان هدیه کرده است!؟ به نظر میرسد اگر چنانچه با تامل و واقع بینی به پرسش مذکور پاسخ داده شود باید اظهار کرد که؛ از آغاز این دوران تا کنون در طول بیش از سه دهه حاکمیت رژیم همراه با انتخابات فرمایشی و انتصاب نمایندههای فیلتر شده اش،غیر از اضافه کردن ساختمان زندان ها، استخدام وابستگان و پرورش آنها در جهت خیانتکاری به ملت کورد، رواج فساد اخلاقی و مواد مخدر ،اعدامهای برنامه ریزی شده تحت عناوین دروغین و خود ساخته، ملیتاریزه و امنیتی کردن فضای سرزمین کوردستان و فقیر نگه داشتن بنیاد اقتصادی و مانع تراشی به دلایل گوناگون، پاداش دیگری که دلالت بر رفاه و عدالت اجتماعی مردم کوردستان را گواهی دهد از این سالها ی سپری شده حاصل نشده است، بنابرین در این راستا بایست به پندی تاکید و تکیه کرد که گوید: (کلاغها چه کاری کردند تا زاقچهها هم آنرا انجام دهند )!.
از سوی دیگر سنت جاری ۳۶ سال گذشته ی رژیم گواهی میدهد کسانی که از فیلتر ارگانهای رژیم اسلامی بویژ کانال شورای نگهبان عبور کند خود نشانی از مقبولیت و اعتقاد به چار چوبه ی سیاست نظام اخوندی ایران را بازگو میکند، بنابرین بسیاری شواهد حکم میکند که نمی توان کاندیدی را پیدا کرد که بند نافش از سویی به بدنه ی رژیم اسلامی وصل نباشد، هر کدام از این کاندیدهها اعم از ؛ بسیجی، خانواده شهدا،پاسدار،اطلاعات،واسطه گران نظام، اخوندها و در کلیت آن باورمندان سیستم ولایت فقیه هستند که نه قادر هستند و نه باور به خواست و مطالبات دمکراتیک ملت کورد دارند، پس چنان کاندیدی از یک زاویه حلقه به گوش رژیم، از راهی دیگر مروج حق کشی و محکم کردن پایههای حکومت اسلامی در کوردستان به شمار میآیند که خود ابزاری بیش برای انجام اعمال رژیم در میان مردم کورد نیستند،رای دادن به مجالس(خبرگان و شورای اسلامی) ایران در چند دوره ی گذشته، کارنامه ی خود را به مردم کوردستان پس داده است و تنها درسی که از آن مردود شده است دشمنی کردن با همان خواست حقیقی و دمکراتیک ملت کورد بوده است!؟ بنابرین تجربه را تجربه کردن خطاست و نباید چشم انداز بهتری را از مجالس کنونی برای آینده در ذهن خود نهان کرد، استقرار دموکراسی در یک جامعه زمانی پا میگیرد که فضای دمکراسی زیر لوای قانونی دمکراتیک نهادینه شده باشد و مردم بدون ترس و شرط و شروط کاندیدای مستقل خود را معرفی و حمایت کنند، به همین خاطر تجربه ی چند سال انتخابات فرمایشی در کوردستان نشان داده است که به علت عدم آگاهی افراد به اصول تغیر ناپذیر سیستم ایدئولوژی رژیم استبداد مذهبی ایران در کوردستان و خو گرفتن افکار عام با این وعده های دروغین و رفتارهای غیر دمکراتیک و مهندسی شده، بستر مناسبی را برای بنیادی کردن روحیات کج فهمی و پذیرای بسیاری ناعدالتیها از سوی رژیم ولایت فقیهی به عمل آورده است!؟
راهکار؛ به لحاظ همین دلایل و گفته های آورده شده،هر دورهای ابتکار تازه و حرکتی نو را میطلبد،اکثریت اقشار مردم کوردستان همچون بقیه ی مردم ملل دیگر در ایران از طبقه ی فقیر و کم درامد هستند و مردم به خاطر امرار معاش و مستمر بگیری چندر غاز! از حکومت مجبورند خود را به پای صندوقهای نمایشی برسانند و این حرکات از یک سؤ به انتخابات مذکور حقّ روایی داده و از طرفی دیگر طول عمر نظام، طناب فقیر نگه داشتن، سرکوب،اعدام و… خود را درازتر خواهد کرد، به نظر میآید برای یک بار هم شده اگر ملت کورد با تمامی اقشار گوناگون آن غیر از مدافعان رژیم، با یک هماهنگی چون دوران سال ۱۳۵۸.خ از قید بسیاری از منافع خاص خود چشم پوشی کند و از ورود به دروازه ی انتصابی صندوق رای به اصطلاح انتخابات ! خوداری کند ممکن است از یک سو در محافل عمومی به رژیم فهمانده شود که با این شیوهها نمی توان به سیاست خود در کوردستان ادامه داد و از بعدی دیگر نطفه ی مبارزات مدنی و نافرمانی مدنی خودرا سازماندهی و به گونهای خاص و علنی وارد عرصه ی مطالب خواهی خود کند و در این راه وظایفی خطیر و مسئولیت پذیر بر دوش تمامی سازمان و احزاب کوردستان شرقی(ایران) خواهد بود که با راهکارهای خویش در این راه به نسبت سرنوشت مردم از هر راهی که برایشان ممکن است کوتاهی نکنند و با ابزارهای موجود خود یاور و راهنمای چنان پروسهای باشند.