خاورمیانه‌ قربانی شرارتهای جمهوری اسلامی و میدانداری عربستان

0
328

ابراهیم قاسمی زاد
هر یک از دو کشور ایران و عربستان سعودی مدعی صیانت و رهبری سایر کشورهای مسلمان جهان، بویژه‌ كشورهای مسلمان خاورمیانه هستند. ایران به عنوان یک کشور شیعه مذهب و عربستان سعودی به عنوان یک کشور سنی مذهب در دو قطب متخاصم، علاوه‌ بر تضاد اعتقادی یا ایدئولوژیك، از بعد منافع سیاسی، اقتصادی و تاریخی نیز در دو جبهه‌ رودرروی هم قرار دارند و هر دو در حد توان سد راه‌ هم‌ شده‌ و مشكلات بیشتر برای همدیگر می افرینند. بعد از روی کار آمدن رژیم جمهوری اسلامی در ایران، این اختلافات شدت و حدت بیشتری به‌ خود گرفته‌ و هر از گاهی به‌ نقطه‌ اوج میرسد.
حمایت عربستان از صدام حسین در جنگ ایران و عراق، کشتار حجاج ایرانی در سال 1366، حمایت عربستان در سالهای بین ٢٠٠٢ تا ٢٠٠٩ از علی عبدالله‌ صالح در برابر شیعیان حوثی یمن و بمباران و حمله‌ كنونی این كشور به‌ مواضع مشترك علی عبدالله‌ صالح و حوثیها که‌ كاملا دنباله‌رو ایدئولوژی بنیانگزار جمهوری اسلامی ایران بوده‌ و اهداف رژیم ایران را پیش می برند، نشانه‌های بارز این اختلافات است. همچنین کشتار حجاج در واقعه‌ حج تمتع امسال که‌ در آن 377 حاجی ایرانی جان باختند و 65 نفر هم که‌ گفته‌ می شود اکثر آنها از اعضای سپاه قدس می باشند مفقود هستند، بعلاوه‌ متهم شدن ایران به‌ اقدام برای ترور سفیر عربستان در آمریکا، نفوذ ایران در دولت اول نوری مالکی، حمایت ایران از دیکتاتور سوریه ‌و کمک سیاسی و نظامی به‌ دیگر گروههای شیعه‌ مخالف عربستان نمونه‌های دیگری از اختلافات و درگیری‌هایی است که‌ این دو کشور را در مقابل همدیگر قرار داده‌ است. هر یك از این موارد اختلاف، بیشتر به‌ بی ثباتی منطقه‌ و ایجاد ناآرامی و جنگ در کشورهای همسایه‌ دامن میزند. اختلافات مرزی دو كشور در منطقه‌ نفت خیز خلیج فارس هم بر عمق دیگر اختلافات میافزاید.
اختلافات بین ایران و عربستان‌ به‌ نحو اشكاری تشنج سیاسی در منطقه‌ بحرانی خاورمیانه‌ را افزایش میدهد. تشنجی كه‌ ریشه‌ در تنوع فرهنگی، مذهبی و ملی، گوناگونی زبانی، طایفی، خصومتهای تاریخی و ایدئولوژیك دارد وبعد از جنگ جهانی اول با دخالت ابر قدرتها به‌ تضاد اشكار و گاه‌ رویارویی نظامی كشانده‌ شده‌ است .همراه‌ با این فاکتورهای ناهمگون، همه‌ این کشورها به‌ یک اندازه‌ در برابر ناهنجاریهای درون جامعه‌ خود نیز آسیب پذیر هستند. از اینرو زمینه‌ دخالت متقابل در انچه‌ كه‌ امور داخلی هر یك از كشورها خوانده‌ میشود همیشه‌ مهیا است. دلیل گذر نکردن از بحرانها و اوجگیری گاه‌ و بیگاه‌ اختلافات نیز به‌ لاینحل گذاشتن این فاکتها و اهمیت ندادن حاكمان به‌ حل این مسائل از راههای عقلانی، علمانی و مسالمت آمیز بوده‌ و است.
اقداماتی که ‌رژیم آخوندی ایران از بدو سر کار آمدن در منطقه‌ انجام داده‌ است باعث سلب اعتماد همسایگان و بیشتر كشورهای جهان از ایران شده‌ است. شعار نابودی اسرائیل و ترویج فرهنگ آخوندی ولایت فقیه‌ در کشورهای همسایه‌ و اقدام جدی در مسیر تشیع گستری در جهان، همچنین اقدامات سیاسی، نظامی و ایدئولوژیکی برای عملی کردن این شعارها بر بی اعتمادی جهان نسبت به‌ رژیم ایران افزوده‌ است. با این حال، از بین بردن نیروهای بازدارنده‌ ایران در منطقه، از جمله‌ صدام حسین و طالبان توسط امریکا، توازن قدرت را به‌ نفع رژیم جمهوری اسلامی ایران رقم زد. با توافق هسته‌ ای ایران با گروه 5+1 (هر چند هدف اصلی امریکا و جهان غرب جلوگیری از رسیدن ایران به‌ سلاح هسته‌ ای بوده‌ باشد) شاهد بازتر شدن دست ایران در دخالت های سیاسی ، نظامی و ایدئولوژیک در خارج و همچنین پایمال کردن هر چه‌ بیشتر حقوق بشر در داخل ایران هستیم. اعدام های دست جمعی و متداوم در داخل کشور جهت سرکوب و ترساندن قشر های مختلف جامعه‌ اعم از روزنامه‌ نگاران، فعالین سیاسی، معلمین و کارگران و…. حضور نظامی آشکار در خارج از کشور، کمک به‌ رژیم اسد و شوراندن حوثی های یمن و ارائه‌ همه‌ گونه‌ کمک سیاسی و نظامی به‌ آنها جهت تسلط هر چه‌ بیشتر نظامی و ایدئولوژیکی خود در این کشور فقیر و نهایتا در منطقه‌ گواه‌ بارز این واقعیت است.
نگرانی عربستان از توافق هسته‌ ای ایران با امریکا و غرب و همچنین نگرانی از نفوذ و تسلط ایران بر کشورهای پیرامون خود این کشور را مصمم به‌ انجام اقدامات مشابه‌ در منطقه‌ نمود. کمک مالی و نظامی این کشور به‌ ائتلاف چهار گانه‌ القاعده‌، داعش، سلفیزم و وهابیزم که‌ به‌ شکل یک ارتش نامنظم در چچن، یمن، لبنان و سوریه‌ تشکیل شده‌ و آموزش می بینند، همه‌ منطقه‌ را با بحران جدی روبرو ساخته‌ و سبب کشتار غیر نظامیان در سوریه‌ ، عراق، یمن…. و همچنین آواره‌ شدن این مردمان از خانه‌ و کاشانه‌ شده‌ است. بنابر این تا زمانی که‌ کشورهای منطقه‌ و کشورهای دو سوی ساحل خلیج با چشم دوستی و رعایت حقوق متقابل به‌ یکدیگر ننگرند و تا زمانی که‌ این جهل مرکب بر مسلمانان اعم از سنی و شیعه‌ حاكم‌ باشد و قداست ذاتی، خود پرستی و فتنه‌ انگیزی در روابط بین مردمان و حاکمان این کشور ها وجود داشته‌ باشد، ما شاهد کشتار، آوارگی، ترس، بی ثباتی و در نهایت سو استفاده‌ کشورهای منفعت طلب از این وضعیت خواهیم بود. اسفا كه‌ ‌ دورنمای تغییر این وضع در دوره‌ كنونی بیشتر به‌ سرابی میماند كه‌ بسیاری از ارزوها را به‌ باد میدهد. چنین تغییری تنها زمانی ممكن به‌ نظر میرسد كه‌ جمهوری اسلامی به‌ زباله‌دانی تاریخ سپرده‌ شده‌ باشد.