آیین یارسان(اهل حقّ کنونی) یکی از کهنترین آیینهای است که با سرشت زبانی، فرهنگی،تاریخی و سرزمینی ملت کورد در خاورمیانه پا به عرصه حیات گذاشته است ،پیشینه این آیین با بنیاد فلسفی رهبران اولیه آن قرین به هزار سال قدمت موجودیت خود را با نوشتههایش به اثبات رسانده است و در این راه فراد و فرودهای دشواری را تجربه کرده است ، اگر چه روبنای آن مملو از راه بهتر زیستن را بشارت میدهد، اما جوهر حقیقی آن از نادرترین آیینهای است که تمامی عناصر یک ملت را در خود زخیره کرده است و نیازمند تأیید متقابل از سوی دیگران در این استدلال نخواهد بود،چون تکیه گاه اساسی این همان دفاتر ( کتابهای آیینی ) است که جواب گوی تمامی این گفتهها خواهد بود، اگر چه این کتابهای آیینی با زبان کوردی (لهجه ی گوران قدیم) نگاشته شده است ،اما حامل بسیاری از لغات و جملات سنگینی است که درک آن برای هر کسی آسان نخواهد بود و برای این امر مهم باید کوردی گوران قدیم( هورامی کنونی) را به درستی فهمید! در این پیرامون باید یاد آور شد که در میان مابقی حافظان و متکلمان لهجه ی کوردی گوران همانا تیره ای از مردم کورد یارسانی بودند که در حوالی مقبره و زیارت گاهای رهبران و پیران یارسانی در جایگاهی بنام ( زرده ) مسکن گزیده بودند که در حراست و نگه داری و کلام خوانی و بویژه تداوم زبان کتابی آیین یارسان نقش پرباری را تا کنون بر دوش خود حمل کرده اند و در این مسیر تاکنون دچار مشقات و حتا مصیبتهای زیادی شده اند که تازه ترین همان بمباران شیمیایی سالهای شصت بود که دهها نفر را به کام مرگ و فلجی کشاند و آثارش در نسلهای آینده هم ادامه خواهد داشت، اگر چه این امر آنسان کشی در هیچ ارگان دولتی و بین المللی ثبت و یا به رسمیت شناخته نشده است!؟
لبّ کلام این نوشته در این است که همان گونه کلیسا، کنیسه و مسجد در ادیان مسیحی، یهودی و اسلام نقش خود را دارند در آیین یارسان هم (جم خانه) نقش ویژهای در اجرای مراسمات آیینی دارد،بنابرین در هر کجا جمعیت متناسب فراهم باشد چنان مکانی لازم خواهد بود،مکان زرده در ریژاب دالهو مکان مقدس و تاریخی یارسانیان است روزانهٔ حد اقل ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر به آنجا جهت زیارت مقبره بزرگان آیینی و اجرای مراسم مذهبی در رفت و آمد هستند و علاوه بر این جمعیت مردم روستای زرده چنان شرایطی را مهیا میکند که لا اقل ( جم خانه)ای داشته باشند، و در این راه سال هاست که خود مردم زرده در تلاش هستند که با پول و بازوی خود از این مکان برخوردار شوند، که در این راستا نزدیک به سالی است که در حال ساختن جم خانهای هستند تا بتوانند هم راه اجرای مراسمهای آیینی خود را آسانتر کنند و هم در این راه به باقی عموم زیارت گرها یاری رسانده باشند،اکنون بعد از اختتام جم خانه در بان گومه زرده! واقع در سمت غرب مقبره داود،رژیم اخوندی در این امر دخالت کرده و شوربختانه علارغم خواست مردم و در تناقض با آیین یرسان جم خانه را به (حسینیه ) تبدیل ونامگزاری کرده است !؟ و تابلو آن به نام “حسینیه برکت روستای زرده” بر درب جم خانه وصل کرده است!؟ اکنون باید پرسید این چه برکتی است که رژیم اسلامی ایران آنرا برای این مکان آیینی یارسان تدارک دیده است؟ چشم اندازی که از این سوال ترشح میشود به احتمال اینکه این مکان را قبل از هر کاری، کلید آنرا به عامل محلی خود بسپارد و کم کم شرایطی فراهم کند شاید روزی اخوندکی همراه مهر نماز و تسبیح…گاه گوداری به آنجا تشریف فرما شود و موجبات ارشاد مردم گاور آن دیار را فراهم کند!! و به سبک خویش از راه عاملان خود بخواهد که سعی کنند رفتگان یارسانی را رو به مکه به خاک بسپارند نه به سمت هورامان (پردیور) و…غیره
از سوی دیگر بعد از به سر کار آمدن دولت شیعه صفوی،پیروان آیین یارسان دچار کشتار و ظلمهای مضاعفی شدند و به همین خاطر برای بقای خود شرایط غیر انسانی و خلاف میل خود را در ظاهر قبول کردند و در طول ۴۰۰ سال سپری شده از تاثیر گذاری و تاثیر گرفتن بدور نبوده است، همچنانکه عید قوربان …از بیرون وارد این آیین شده است وهیچ مناسبتی با یارسان ندارد و مهمتر از اینها به قالب در آوردن امامان شیعه در اصول آیین یارسان، در این پیرامون اگر چه مجال را در شرح جامعی در این مقال نمی گنجد، اما به رای خود روزنههای کوچکی را باز خواهم کرد، آیین یارسان، آیینی است که ریشه و منابع آن قبل از اعلام موجودیتش به چند هزار سال پیش بر میگردد و در واقع گوشهای تغیر یافته و برگرفته از آیین مزدایی است که خود مزدا قبل از زرتشت بوده و تنوع چند خدایی در آن وجود داشته است که ایزدانی چون مهر، زروان، اهورامزدا…صاحب قدرت بوده اند و به مرور زمان آیینهای دگر از اینها تاثیر گرفته است و هرکدام در زمان خاصی ظهور کرده اند، آیینهای زرتشت، مانی، مزدک و…از این شمارند، بنابر بسیاری دلائل و پایه و اسولات، اندیشههای یارسان بی مایه از آنها نبوده است و در راستای صحت این گفتهها باید گفت؛ اندیشه ی ( دونادون) یا همان زاد و مرد و پالایش روح،ریگ مشترکی بین آیین هندو و آیینهای مزدایی، مانی… است و به همین مناسبت دونادون در آیین یارسان یکی از ستون فقرات اساسی است و در باره آن در کتابهای آیینی یارسان سرودههای فراونی موجود است و باور بر این است که انسان میمیرد اما برای زنده شدن در جسمی دیگر، به این معنی نه یک بار،بلکه تا هزار بار این فرصت زنده شدن را دارد تا روح انسان پالایش یابد،پس در این دوره هزار ساله هر یارسانی با تکیه بر باور دونادون قادر است بعد از مردن وارد جسم حیوانات، امامان، پیقمبران و…غیره شود تا روان خود را صیقل دهد و به حقّ بپوندد، البته به شکلی موقتی در گذر زمان ( باور دونادون یارسان)، با تکیه به این باور و همچنان فهم من از این اندیشه، با رعایت اصول یارسانی و احترام به تمامی مقدسات و ادیان دیگر هیچ کدام از امامان و پیقمبران جایگاهی در رهبریت آیین یارسان ندارند! چون وقتی در متن دفتر دوره ” بهلول دانا ” آمده: زروان بیانی،زرون بیانی = نه دوره ی ورین، زروان بیانی، به این معنی بهلول در دون زروان که یکی از خدایان چند هزار سال پیش دین مزدا بوده، و هیچ دلیلی نیست که زروان نقش تمامی پایههای اندیشه بهلول یا حتا یارسان را داشته باشد!؟ اگر فلان رهبر آیینی یارسان در دون امام علی یا امام حسین ظهور کرده البته بنا بر باور دونادون،تنها در دورهای نامشخص و گذر به این اجسام یا بدنها راه یافته اند نه با سمتی رهبری برای آیین یارسان،در باور دونادون؛ گذر روح از راههای متفاوت چون؛جمادی، نباتی،حیوانی… به سوی سیر تکاملی در حال تکمیل و پالایش روح است ، اما در اینجا بحث بر سر اینست که در طول ۲تا ۳ قرن باور های نامتناسبی وارد جوهر اصلی آیین یارسان شده است، سال هاست سالار، سرور و موللام که تنها میتواند ” سلطان سهاک ” باشد به جای امام علی به پیروان آیین یارسان قالب کرده اند!؟ امام حسین را به نام شاه دالهو معرفی کرده اند، درو دیوار بابایادگار را به نام یادگار حسین نقاشی کرده اند! با همکاری افرادهای ارزان قیمت کم کم مردها را به سمت مکه به خاک میسپارند!؟ در آیین یارسان رهبریتی غیر از رهبرانی که با زبان کوردی یا لوری کلام سروده اند وجود ندارد، انهایکه ادعای غیر از این را دارند پارکینگ اطلاعات در انتظار آنهاست، پیوستن غیر کوردها به آیین یارسان زیاد قدیمی نیست و داستان دیگری دارد، امروزه در میان یارسانیها تنها کوردهای یارسانی هستند که در میدان عمل برای احقاق حقوق ملی و آیینی خود تلاش میکنند…
از سوی دیگر و بر همین منوال در دهه ی شصت رژیم اخوندی، مسجدی را در بخش گهواره گوران برپا کرد که سالها تنها کبوترها به آنجا سر میکشیدند ، چون نزدیک به صد درصد مردم گهواره از پیروان آیین یارسان بودند ، اگر چه اکنون تک توکی کفترباز با کفترهایشان به آنجا میروند، ولی در تفرقه ی مردم و مزدوری برای رژیم هم بی تاثیر نیستند، رژیم اخوندی بیش از ۳۶ سال است نه تنها به آیین یارسان و مردمش هیچ حقی روا نمی دارد، بلکه غیر از آیین رسمی هکومت هیچ دین و مذهب دیگر را در برابر خود قبول ندارد و سال هاست از ساختن مسجدی برای سنی مذهبها در تهران که خود بیشترین پیروان اسلام را در جهان دارند روا نمی دارد، حال چگونه باید انتظار داشت برای مردمی که تنها پاکی، راستی و کوههای دالهو پشتیبان آنها هست مورد ظلم و استبداد آنها قرار نگیرند و مراکز آیینی آنان را به جماران قم تبدیل نکند!! رژیم اسلامی ایران از روزی که به سر کار آمده در راستای اهدافش برای استان کرماشان نقشهٔهای پیچیده و پلیدی را در سر پرورانده و دارد، آنهم اجرای یک دست کردن زبان، آیین و ملت است، بنابرین هر ضربهای که به جامعه ی کورد یارسان میخورد، خنجری است که به بدنه ی اصلی حامیان فرهنگ، زبان و تاریخ کوردستان خواهد خورد ،لاکن نباید به این گونه سیاستها بی تفاوت بود و از هر کانالی ممکن در برابر آن ایستادگی کرد، احزاب کوردی و مسئولیت پذیر باید اینرا بدانند که با از دست دادن این طیف از ملت کورد سرنوشتشان در جنوب کوردستان نه تنها مبهم آمیز خواهد بود، بلکه معادلات سیاسی آنها را بطور کلی عوض خواهد کرد،بنابرین شایسته است در برابر اینگونه حرکات در مناطق یارسانی نشین نظرات و همکاری و پشتیبانی را در عمل از خود نشان دهند.
در خاتمه ناگفته های باقی مانده باید به جامعه کورد یارسان یاد آور شد که گویا چند سالی است جریانی تحت عنوان” مجمع مشورتی یارسان”در عرصه ی دفاع از حقوق مردم یارسان از بطن خواستههای مردم یارسان متولد شده است و گاه گداری حرکتهای مثبتی را از خود بروز میدهد!؟ ولی گویا با پروژه ی ” حسینیه برکت” زرده که امروزه در جریان است سر سازگاری دارند! وگر نه واکنشی را از خود نشان میدادند، اگر چه سال گذشه اطلاعات اندکی که از این جریان دریافت کردم در واقع زیاد هم غیر منتظره نبود ، چون در کنار افراد دلسوزی از این جریان تک توکی فعال هستند که متاسفانه با گذشتهای که داشته و ادامه دارد قادر نیستند گامی مردمی و خیر خواهانه بردارند و به عبارتی دیگر در سنگر زیان آوران یارسان قرار دارند، بنابرین شایسته نیست به اینگونه ادامه دهند و در غیر این صورت ارگان نامبرده را باسازی کنند (پیشنهاد)و در راستای مطالبات راستین مردم، یارسان گونه ،از تمامی مناطق یارسان نشین عضو گیری کرده و با حمایت آنها در حد ممکن بازتاب مدافع حقوق مردم یارسان باشند، باشد آن روز که همه با یک صدا و با حمایت دوستدارن و ازدیخواهان از قم آیزه کردن مراکز آیینی یارسان ممانعت به عمل آید.