پارت کارگران کوردستان، اگر چه از بستر جغرافیای شمال کوردستان (تورکیه) سر برون آورده و به همین سبب بایستی جهت احقاق مطالبات آنها تلاش و کوشش کند!؟ اما باید متذکر شد به همان اندازهای که برای این بخش از کوردستان مبارزه و فداکاری کرده است، به همان اندازه و شیوه در بخشهای دیگر از کوردستان نقش منفی بازی کرده است! و خوشبختانه روز به روز این لایههای لعابی و تزویری برای مردم تمامی بخشهای کوردستان شفافتر شده و در همان راستا تعصبهای کور و احساستی را به عقب نشینی واداشته است.
معاملههای نهانی و آشکاری که به چاپ رسیده حاکی از آن است که در دهه ی هشتاد پکا کا با حافظ اسد پدر، در مورد کوردهای بخش سوریه گفته است، که کوردهای بخش مذکور حقّ دارند دوران سربازی خود را در حزب کارگران کوردستان بگذرانند! و در این راه بنا به منابع نوشتاری- گفتاری نزدیک به هفت هزار از آن جوانان در شمال کوردستان قربانی سیاستهای پکا کا شده اند!؟ بحرانی شدن سوریه در طول چند سال پیش و برون آوردن ساختاری به اصطلاح به نام ” په یه ده” که در واقع نمایندگی مستقیم پکا کا را در سوریه حمل میکند و در حقیقت با ساخت و پاخت مصلحتی و سیاسی با بشار اسد پسر، همرأه با طرح آگاهان و نافذین ولایت فقیه باعث شده که احزاب قدیمی و صاحب نفوذ آن دیار از مبارزه و تلاش مستقیم در میان مردم خود بی نصیب گردند و به عبارتی بهتر از سوی اربابان خود اجازه هر گونه دخالتی را از آنها سلب و یا جلوگیری کرده اند!؟ و مسیری را که حقّ کوردان سوریه است وارد بی راهه کرده اند و تمام راههای مسالمت و قانونی نسبت به آنان را قرق کرده و با رعب و وحشت و کشتارهای پنهانی سرنوشت این بخش از کوردستان را در این برهه ی مهم به بی راهه سوق داده اند!؟
در کوردستان جنوبی(عراق)،با ذات هژمون طلبی و املأ گوییهای دشمنان کرد “پارت سر نوشت ساز” را سازماندهی کرده اند و خوشبختانه در این بخش به علت آزاد بودن بخش اساسی سرزمین و دارا بودن حکومت و هوشیاری احزاب اصلی و مسولیت پذیر، تا کنون نتوانسته اند کاری از پیش ببرند که به منافع حزبی پکا کا رونق دهد، هر چند هر از گاهی صدای ناقوس آنها دعای یکشنبههای کلیساها را مشکوک میکند!! اما قادر به مسدود کردن و جلوگیری از واقعییتهای جاری در این بخش از کوردستان نبوده اند.
اما حاجی کعبه نرفته و محترم! در این پیرامون باید بدون هیچ شک و تردیدی بیان داشت که نمی توان تمامی سخنان نسق “کاک حاجی” را یک راست در نسخه ای سیاه رنگ و ناخواندنی پیچید، بلکه بایستی کمی تعامل کرد و یادی از ستاره ی ” سهیل” کرد که سالی یک بار در اواخر شبهای تابستانی پدیدار میشود!! کاک حاجی هم با پیروی از این قانون هر از ماه و سالی در فلک پکا کا ( تلویزون نوروز) با املایی از قبل دیکته شده و سرمست از ساختن شعرهای بی وزن و قافیه ی خودش…هر آنچه بار زخیره اش رسیده و یا حفظ کرده بر زبان میآورد، این حرکات و تهاجمات زبانی از یک سو لایههای پنهانی و چرکین وابستگان پکا کا و امسال کاک حاجیها را در درون اقشار مردم کوردستان ایران شفافتر کرده و از سوی دیگر به مثابه هشدار و دینامیسمی است که احزاب و سازمانهای کوردستان ایران باید آنرا به فال نیک قبول کنند!و در همان حال با شیوهای دوراندیشانه و خردمندانه در راستای مصلحت تمامی ملت کورد و بویژه جنبش شرق کوردستان گام نهند.
پارت کارگران کوردستان بعد از واقعه ی شرم آورشان در ” کیله شان” به نسبت جنبش ازدیخواهانه ی شرق کوردستان، اکنون با دست پا زدنهای تحقیر آمیز و حرکات تشریفاتیش در رسانههای کوردی، قصد دارد که از راه نوچههایش و برای به سیما کشاندن آنها و خلع کردن خود از این خطا، گزینهای دگر به نام کاک حاجی را به صحنه آورد تا از یک طرف موجودیت آنها را در این اوضأع مهم و حساس باسازی کند و از سویی با حاجی قاسم و…غیره مشغول طرحهای نوتری در سوریه و عراق شوند!؟ چون پکا کا در این پیرامون خواهان توجیهاتی است که وانمود کند که این پژاک است به عنوان حزبی از آن بخش که با حزب دموکرات کوردستان ایران و…بقیه درگیر است نه پکا کا! نعره کشیدنیهای کاک حاجی احمدی!در قبال دموکرات و کومله ها، همچون رعد وبرقهای است که قطرهای باران از آن سرازیر نشود، اما بدون شک کاسهای زیر نیم کاسهای قرار دارد، و آنهم هماهنگی و معاملهای نامقدس که با دشمنان جنبش کوردستان شرقی پیوند خورده است که باید در اینرستا آنرا بسیار ریز تجزیه و تحلیل کرد، سالها پیش گفته و میگویم و آنهم برعکس نظر بسیاری از شخصیت وتک توکی از رهبران احزاب شرق کوردستان،اگر پژاک نامی، امروز در کوردستان ایران فعال است نمی توان آنرا یک امر واقع تلقی کرد،چون ستونهای اصلی آن پکا کا است نه مردم کوردستان ایران، پدیده ی اول پژاک یک کارت فشاری بود در برابر ایران، اما در مرحله بعدی یک پًل ارتباطی بین پکا کا و رژیم اسلامی ایران بیش نبود! پلی که توانست با ظاهر سازی دهها جوان کورد را به روی خود آورد و بعد آنها را به سوی غرق شدن گرفتار کند،باید به کاک حاجی احمدیها یاد آور شد که؛ این پًلها نه تنها در حال ویران شدن هستند، بلکه این هذیان گویها بر علیه احزاب کوردستانی دورانش در حال اتمام است، چند سالی است گاه گداری پخش و رسانهای میشود که گویا پژاک تعدادی سرباز، درجه دار، افسر، پاسدار …غیره را در عملیات خود کشته است و مردم عادی و حتا کسانی به اصطلاح باسواد! اینرا به عنوان یک واقعیت قبول و بزرگنمایی میکنند، غافل از اینکه رژیم اسلامی ایران برای تثبیت و قرار دادن سیاست خود در ذهن مردم، نیازمند است نه تنها اقشاری از این عناوین و القابها را با معامله ی سیاسی فدا کند، بلکه خود را هم در مقابل محافل خارجی به عنوان قربانی تروریسم معرفی کند، چون پکا کا به قول اروپا و امریکا هنوز در لیسته ی…قرار دارد، و از طرفی دیگر پکا کا برایش مهم نیست که اگر چند گریلا زیر نام پژاک سر به نیست یا در عملیات ساخت و پاخت پشت پرده کشته شوند، همان طوری که این پروسه در دههای هشتاد با سر نوشت جوانان کورد سوریه طی کرده بود!؟
بنابرین، اینرا نمی توان یک حدس و گمان به شمار آورد، بلکه امری واقع است که پکا کا در طول ظهور خود تاکنون دچار لغزش های ضربه پذیر به ملت کورد شده و برای بقا و منافع حزبی اش پیرو چنان سیاستی بوده است و باید احزاب شرق کوردستان بر این واقف باشند که دشمنان ممکن است در آیندهای نزدیک از مسیر پکا کا و در فرصت خاصی گرفتاریهای غیر انتظار دیگری را در این برهه نسبت به جنبش کوردستان ایران ببار آورند، رژیم اسلامی ایران برایش اهمیت ندارد که کورد از چه طرفی کشته شود و یا با از دست دادن چند سرباز وسردار و افسر… غیره پایههایش ویران میشود،بلکه این سازش و بده و بستان های پنهانی راهی است برای کسب بهانه، و هموار کردن اعدام و سرکوب شدیدتر مردم کوردستان، در خاتمه امیدوریم پکا کا به سر عقل و منطق بیاید و بیش از این به عنوان آلت دست دشمنان کورد قرار نگیرد و در سیاست و عملکردهایش تغیرات کوردخواهانه را برقرار سازد.
اردلان بهروزی ۶/۲۱/۲۰۱۵ امریکا