زیر پوست شهر

0
537

بستر جامعه بیش از پیش ، به بیماری طاعون ناهنجاری گرفتار گردیده، از این که خود را می بینم سخت در میانه دو راهی حق و کذب سیر میکنم و در هر سویی نمادی از ظلم و بی عدالت می نگردم  پی می برم  که رد پایی از من و  تک تک  افراد جامعه وجود دارد.

و گاه خود را به کناری می کشم و سعی در خلاص شدن از دغدغه ایی که دارم،برهایم ولی حس بیداری در درون برمن چیره گشته و چون بختکی تمام ابعاد فکری من در نوردیده و دست بر دار حال و احوال نیست.

خواسته ایی بیشرمانه است که در اوج بحران و هیاهویی جهان گیر که دامن سرزمنیم را گرفته است بی خیال و عاطل و باطل بشینم و مشتاق هجوم اندیشه هایی باشم که تار و پود فکری ،فرهنگی،اجتماعی وسیاسی کشوری را به یغما برده و با دلی آسوده تماشاگر باشم.

غربالی که متاعی ذی قیمت از نیا و نیاکانم بود بر گستره اقیانوس سرزمینم فکندم تا بر واقعیت موجود بیشتر واقف باشم،از دل پر درد خزر و زخم عمیقش،از هرمزان جان و جهان ایران خلیج فارس،از مادها تا پارتها در پیکری که به تیز تازی و تفکرش به تیر کین به گل نشسته را درمسیر افکارم گذارندم ، در جلوی دیده گانم تداعی گشت. و این نماد اسطوره های تاریخی و زادگاه آنها در خود می لولد و ندایی از اون بر نمی آید،دهانش را گل گرفته اند و یا با نیزه دوخته اند که   ندایی از آن متبادر نگردد.

من دیگر از تعارف گذشتم و بر رقم افزودم نصف جان برای این موجود خیالی شدم و چون سینوهه (در مصر باستان هر سال روحانیون معبد آتون یک دختر باکره را برای خدای اتون قربانی میکردند و کسی به جزء روحانیان اجازه ورود نداشت ولی سینوه با ترفند وارد معبد شد و از جنایتی که انجا میشد پرده بر داشت که دختر را چند روز مورد تجاوز قرار میدادند و بعد او را می کشتند) در صددم  که از این معما پرده برداشته شود.در انظار عموم کارگر نیست باید در زیر پوست شهر پرسه زد تا بدانیم دنیای واقعی آنجاست که از دیده پنهان مانده است.در آن زیر موشهایی هستند داد ستد میکنند،سوسکهایی هستند که خانه می سازند ،آباد میکنند و ویران میکنند.

اجناس اصل و غیر اصل که به وفور در دسترس عموم قرار دارد با مهرو موم مخصوص،مداحانی هستند که نشان از دوکس دارند  یکی در زیردست دیگر در دید عموم و رنگ ،فکر ،باور،پوشش هر دو چون آفتاب پرست متفاوت است. در زیر دست خانوادها را نیک میشود نگریست یکی دختر می فروشد و دیگری زنش،مگر تنها زنها خود فروشی میکنند!! در و دیوار شهر را ببین که چه مردانی که می بینی از خون گرفته تا کلیه  به فروش می رسانند  این مرد می فروشد،آن زن هم می فروشد،آنی  که مرد می فروشد از جان است و آنی که زن می فروشد نیز از جان!!فضای بسیار دودی و غبار آلود است،چشمه های آب شرب خانواده ای محتویی از مواد خواب آور دارد،یعنی تسلیم مطلق هستند جایی برای مخالفت نیست از دیده ها پنهان است. چاره ندارد جنگ نان و زندگی است،شرافتمند است،غیرتی هزار برابر دزدان گوی قدرت کشورم را دارد،

هر جور بخواهد می چرخد و کسی چشم بینایی برای انها نیست،پیاده روها را کسانی گرفته اند که حقوق و درآمد را آنی  و در لحظه می گیرند،کسانی که در پیاد رو می روند هر دو کاسب هستند یکی دلال و دیگری فروشنده و چرخه حیات برای فروش،

خرید و دلالی روال عادی دارد و قانون حساب می شود و در این بهبوحه انحصار طلبی هم قانون است،کسی میتواند فقط یک چیزی بفروشد ،یکی جنس می فروشد دیگری ابزار بکار گیری جنس و هر کدام در کمال آرامش  و زندگی به وفق مراد است.

در زیر پوست شهر سوسکها فرمانروایی میکنند و سوسک شاه تمام ملک در دست اوست و کاسه به کاسه تقسیم میکند و چون زمان قطعی مصر کسی اعتراضی ندارد هیچ، تازه همه هم خوشحال که به نان و نوایی رسیده اند و گشایش به هر نحو ممکن محقق گردیده است و از خیل این مافیای زیر زمینی چه بسا کسانی ثروتها که به جیب نزده اند.این سوسکها موشهایی را بکار میگیرند که خصیصه بیولوژکی انها شکم گنده،ریش و سبیل داشتن، چون سوسکها پاشه کفش خوابیده و مفت خور هستند.

تمام  پروژها به وسیله این موشهای انجام می شود و اینها با هیچ معیار جهانی سازگار نیستد و بدعتی نامبارک هستند. برای حفظ مقام و قدرت خود به وسیله سوسک شاه تمام پستهای کلیدی قدرت به اینها محول گردیده است،تمام شاه راههای حیاتی ورود و خروجش به اینها ختم می شود. موشهای فرمانبر ،

موجوداتی ناشناخته از دور چون مترسک نمایان میشوند به نام  پست چی(دنبال پستی و بی شرفی کردن) که اینها مزدوری می کنند و کارشون لو دادن و خراب کردن و نان مردم آجر کردن است که در لایه زیرین و بالایی وجود دارند،رابط بین این دو دنیا هستند و از هر طرف سود می برند و و قدرت دو زیستی فوق العاده ایی دارند البته دست پرورده سوسکها هستند و یک متر شلوار سفید و سیاه رنگ در اطراف گردن می چرخانند بر خلاف سوسکها که دور سر می پیچند، و برای همه جلسات بزمی،رزمی،حماسی و عزا داری پای ثابت هستند .

این دسته هایی که در لایه پنهان هستند از هیچ کاری دریغ نمی کنند و از حرم بالا دستور میگیرند و آماده اجرا می شوند.در زیر پوست شهر سوسکها به کمک موشها و پست چی ها  سرزمین من کشاورزی میکنند ولی خارج از انظاری عمومی و کار را طوری پیش می برند که از اصل قضیه کسی بویی نبرد. محصولاتی که برای خود تدارک دیده اند فقط سودش متوجه خود و به ضرر جامعه است انها هر کاری میکنند در دایره قدرتی که تقسیم کرده اند باید باشد .

آنها فقر،فساد و خودفروشی،تریاک و مواد مخدر از شیشه گرفته تا کراک،بی غیرتی،روابط غیر مشروع فامیلی،فروختن دختران به امیر نشینان خلیج فارس،بی هویتی،گدایی،ترویج بی سوادی،فقط یک کتاب خوندان و آنهم قران،ترویج روسپیگری و فراهم کردن بستر برای آن،قتل و کشتارو ترور،خفه کردن روشنفکران،آدمهای علیل و کم عقل را بر مسندهای بزرگ گذاشتن،

غارت ثروت مملکت،تهدید و فراری دادن روشنفکران و تربیت سگهایی که وقت وبی وقت قاپ اقشار جامعه را بدزدند و بحران سازی کنند و در این میان زهر چش گرفتن را برای ترسوندن مردم پیشه کنند.در تفکر سوسک بزرگ همیشه راست گفتن انسان منشانه نیست بلکه باید برای حیات  دروغ هم گفت و ریا وتزویر هم کرد.

مذایق آنها جای بسی اندیشدن دارد همیشه به سفره های پر و رنگی علاقه داشته و خود را صاحب خانه  و هر جایی را ممر مغذی کردن می دانند،به شکم و زیر شکم بسیار از بقیه جاها علاقه دادند.

شکم پرستی قوت دایمی انهاست و زیر شکم را از جنس مخالف تغدیه میکنند و بسیار راهها برای آسان بودن آن تعبیه کرده اند و خود را مکلف به اجرای آن می بینند. اگر یکی را به خانه ات دعوت کنی اگر دختر بالغ داشته باشی او خود را ذی حق دانسته و چون صفای شکم به صفاهای دیگری چون دل نیاز باید بپردازد.در کل گستاخ و بی چشم رو هستند و بی حیایی از اینها نشات گرفته است.

تمام محصولاتی که اینها کاشته اند شیرازه اصالت خانوادگی را از هم پاشیده است،حمیت و مردانگی را لوس شده است،اخلاق مداری دیریست نابود کرده است و هزاران معضل دیگر که در

تاریک خانه های تاریخ به خاکستر  خواهند نشست و کسی پاسخگو نیست به دست اینها ساخته و پرداخته شده است

احد اسماعیلی زاده

10.01.2014