آقای حسن اسکندری فرزند حاجی علی زمان از انسانهای برجسته و شناخته شده در شهر سرپل ذهاب می باشد. خانواده اسکندری و چند نفر از فامیلهای نزدیک مانند حاجی شهباز از جمله کسانی بودند که در جریان انقلاب 57 به طور ناخواسته در دام تزویر و ریا رژیم آخوندی گرفتار شدند و در راستای پیشبرد اهداف رژیم تلاشهای و کوششهای فروانی نمودند که به قول بانی رژیم ، تا تنها حزب یعنی حزب الله را به کرسی بنشانند و عدالت علی را برقرار کند.
مدت مدیدی از انقلاب نگذشته بود که موجی از شایعه به گوشها می رسید که ظلمهای زیاد از جانب رژیم به مردم می شود و این ستم ها توسط طرفداران رژیم که خانواده آقای اسکندری هستند بر مردم تحمیل می گردد که پروژه رژیم آخوندی را پی گیری میکنند که این حرفهای شنیده شده از مردم به نحوی ازانحاء خانواده اسکندری را رنج میداد و این شایعات را وصله خود نمی دیدند تا اینکه کم کم دست از همکاری با رژیم برداشته و ایشان که در آن میان مسئولیت سه پاسگاه در روستای بانیار در ثلاث باباجانی را بعهده داشت، خود را تسلیم پیشمرگه های حزب دموکرات کوردستان ایران نموده و در اولین فرصت پاسگاههای تحت مدیریت خود را نیز تسلیم نیروهای پیشمرگه حزب دموکرات کرده بود.
آقای اسکندری فعالیت سیاسی و مبارزه علیه رژیم جنایتکار آخوندی ،به عنوان پیشمرگه ادامه داد و بعد از مدتی خدمت صادقانه در حزب دموکرات توانست بود اعتماد آنها را جلب نموده و جایگاه ویژه ایی در میان آنها داشته باشد.در برنامه های استراتژیک که حزب پیش رو داشت تصمیم براین گرفتند که شاخه ایی از حزب دموکرات در کوههای دالاهو به صورت پر رنگ فعالیت داشته باشند و با توجه به قابلیت و توانایی ایشان مسئولیت مخابرات که جایگاهی امنیتی و اطلاعاتی و حساس بود، در شاخه دالاهو حزب، به ایشان محول گردید و این مسئولیت خطیر وبزرگ را تمام و کمال بدون نقص انجام داده و بابت خدمات ارزنده ایی که انجام داده بارها از دفتر سیاسی حزب و بخصوص زنده یاد دکتر قاسملو مورد تشویق قرار گرفته و از تلاشهای او قدر دانی شده بود.
آقای اسکندری در تمام دوران مسئولیت با خلوص نیت ،صداقت و شرفتمندانه به وظایف خود همت گماشت تا اینکه طی ابلاغ از واحد دالاهو به دفتر سیاسی حزب دموکرات منتقل می گردد که چند صباحی نمی گذرد که ابلاغی دیگر مبنی برانتقال به قسمت دیگر در حزب دریافت میکند که علیرغم میل باطنی ،ظاهرا قبول نموده و در حین انتقال، به محل جدید خدمت مراجعت ننموده و خود را به حزب کومله تسلیم مینماید.
سازمان کومله از طریق رادیو صدای کومله اعلام می کند که حسن اسکندری از کادر سابق حزب دموکرات کوردستان ایران طی تغییر در گرایش فکری خود را تسلیم نیروهای حزب کومله نموده و از ادامه خدمت با حزب دموکرات سر باز زده است. به دنبال این خبر حزب دموکرات کوردستان ایران در رادیو کوردستان ایران اطلاعیه داده که آقای حسن اسکندری به جرم فساد اخلاقی از عضویت حزب اخراج گردیده و حال هیچ گونه ارتباطی با حزب دموکرات ندارد. در حالیکه نامبرده بر اساس مستندات و شواهد عینی نامه ایی در دست داشته اند مبنی براینکه که از نیروهای شاخه دالاهو منتقل گردیده و به قسمتی دیگر از حزب انتقال یافته است نه اینکه او از حزب اخراج گردیده است.
لازم به یاد آوری است که احزاب کوردستان از خصوصیات خیلی بدی چون این برخوردار هستند، تا در خدمت آنها هستی با القاب پر طمطراق، شما را شیر،پلنگ،عقاب و چگوارا و هزار و یک عنوان دیگر میخوانند و به محض اینکه از انها روی گردان شدی هزار ویک تهمت ناروا به شما زده و تو را خائن و وطن فروش نیز معرفی میکنند و حزب دموکرات کوردستان ایران این مهم را نباید از یاد ببرد که به ارزشهای ملی ملت کورد حرمت بگذارد و آنها را دست مایه آرمان خواهی فردی ننماید خارج ازاینکه پیامد خوبی به دنبال نخواهد داشت بلکه این رویه دور از شاءن فعالین حزبی وکسانی که برای هویت یک ملتی دارند تلاش میکنند، می باشد و باید از رفتارهایی اینچنین اجتناب کرد.
رفتارهای غیر انسانی گروهی باعث شد ایشان تا همیشه عضویت هیچ گروهی را قبول نکند و به روند عادی زندگی به عنوان یک انسان بی طرف به زندگی خود ادامه بدهد.او در ابتدا از کمکهای انسانی حزب کومله برخورد شد و در شهر رانیه اسکان داده شد و سپس به رومادی عراق منتقل گردید و سکونت نمود و امورات زندگی را با کار روزانه پیش می برد و زندگی را می گذراند.آقای اسکندری بعد از مدتی تشکیل خانواده داد و برای دست یافتن به شغلی مناسب به فلوجه رفت آنجا در قهوه خانه به عنوان قهوه چی مشغول به کار گردید. در بحبوحه حمله امریکا به عراق اوضاع را نامساعد دیدند و فلوجه را ترک گفته و به کوردستان رفت و در اردوگاه کاوه نزدیک اربیل سکونت گزیده بود.
با توجه به اینکه فعالیتها چریکی و پیشمرگه ها هر دم پر از خاطرات تلخ و شیرین است اینجانب علی اشرف فلایی فرصت را غنیمت شمردم که با کسانیکه در این عرصه فعالیت داشته اند، دیدار نمایم و جویای احوال ایشان شوم . به همراه چند نفر در خانه یکی از دوستان جمع شده بودیم که یکی از دوستان خود را معرفی کرد که من از کمیته حزب دموکرات کردستان ایران هستم در کمپ کاوە و ایشان هم آقای اسکندری هوادار حزب می باشند و این مهم تعجب من را برانگیخت چون از قبل کم وبیش اطلاعات از وضعیت حزبی ایشان داشتم و میدانستم جزء کادر رسمی حزب دموکرات بوده است.
با تعجب پرسیدم شما هوادار حزب هستید؟ جواب دادند در ایام محرم روز عاشورا به بغداد سفر کردم و دیدم عده ایی دارند زنجیر می زنند و وسینه می زنند و حسین حسین می کنند و با خودم گفتم اگر بگویم که این عاشورا و حسین حسین گفتن همه اش دروغ و ریا کاری است من را خواهند کشت و غرض از بیان این مطلب این بود که من بارها گفته ام حزبی نیستم ولی باز من را حزبی معرفی میکنند از این می ترسم که اینجا هم من را بیرون کنند.
مدتی پیش در سایت رسمی حزب دموکرات کوردستان ایران اطلاعیه ایی نوشته بود مبنی براینکه یکی از اعضای حزب دموکرات کوردستان به نام آقای حسن اسکندری به دیار باقی شتافته است . جای بسی تعجب داشت!! اگر حزب دموکرات ادعا میکند که نامبرده از اعضای تشکیلات این حزب می باشد چرا زمانی که او در قید حیات بوده مورد تهمت و افترا حزب دموکرات قرار گرفته و تهمتهای ناروا و دور از اصول اخلاقی به او نسبت داده شده است؟
اگر حزب دموکرات بر این باور است که زنده یاد حسن اسکندری از اعضای آن می باشد شایسته است به صورت رسمی ودرخور از زنده یاد و بستگان او عذر خواهی نماید تا حق و حقوق از دست رفته او اعاده گردد نه اینکه تنها برای لاپوشانی اشباهات گذشته عکسی قدیمی از آرشیو بیرون آورده و ادعا کنند که یکی از اعضای حزب دموکرات از قید حیات رسته است در حالی که قبلا هجمه ها و افتراهای زیادی از جانب این حزب بر او وارد امده است.
.در نهایت نه تنها حزب دموکرات کوردستان ایران بلکه تمام احزاب کوردستان باید این مهم را بدانند که کار حزبی و گرایش سیاسی و تفکرات تک تک افراد را نباید با انگیزه های شخصی خود گره بزنند ما زمانی کوردستانی مستقل و آباد خواهیم داشت که در تمام ابعاد فعالیت های سیاسی غرض ورزی را کنار گذاشته و منافع ملی قربانی سلایق شخصی نکنیم و هر کسی در راه ایجاد استقلال و از زیر یوغ کشیدن ملت کورد از دست تمامیت خواهای شونیسم فعال بوده وهست در هر جایگاهی و در هر برهه از زمان قابل احترام است و شایسته تشکر وقدر دانی است.