فرهنگ، بە عنوان شناسنامە یک ملت است و هویت فرهنگی، بە عنوان سند تاریخی تلاشها و خلاقیت ها، افتخارات و در مجموع فراز و فرودهای افتخار آمیز یا عبرت آمیز گذشتە و حال یک ملت محسوب می شود. حفظ هویت فرهنگی هر ملتی در تعامل با سایر فرهنگ ها، دغدغە وطن دوستانی است کە از آبشخور آن فرهنگ سیر آب شدەاند و با لالایی آرامبخش و جانواز مام وطن در بستر آن فرهنگ رشد و تکامل فکری و معنوی پیدا کردەاند. آنچە کە هر جامعەی را از جوامع دیگر جدا می سازد، شناسنامە فرهنگی و ملی آن است. تاریخ و گذشتە تاریخی، وطن و سر زمین، نیکان، باورها، زبان، عقاید، دین و اسطورهای مذهبی، حماسەها، هنر و ادبیات کهن، بژاد، قومیت و سنن قومی عناصری هستند کە هویت هر جامعەی را می سازد. آنتا دیوب انسان شناس آفریقایی، در مقالەای در بارە هویت فرهنگی می نویسد: هویت فرهنگی همە جامعە بە سە عامل بستگی دارد: تاریخ، زبان و روان شناختی، گر چە اهمیت عوامل فوق در موقعیت های تاریخی و اجتماعی مختلف یکسان نیست با این وجود هر گاە این عوامل بە طور کلی در یک ملت یا فرد وجود نداشتە باشد، هویت فرهنگی آن ملت یا فرد ناقص می شود و تلفیق موزون این عوامل، یک وضعیت ایدەآل است. هر گاە یکی از این عوامل تحت تاثیر قرار گیرد، شخصیت فرهنگی جمعی یا فردی تغیر می کند، و رو بە زوال می شود،همان گونە کە امروزە در کوردستان شمال عراق شاهد هستیم، احزاب سیاسی اسلامی(طالبانی کورد) تا آنجای کە برایشان عملی بودە است ، سرمایەهای ملی فرهنگی ملت کورد را قوربان ادلوژیک مذهبی خود کردە است و مستقیم و غیر مستقیم خواهن از بین بردن این سرمایە ی کە بە خون هزاران شهید وطن ، انفال و آوارەگی بە دست آمدەاست هستنند، و آگاهانە هویت فرهنگی و ملی را در پرگاە تاریخ سوق می دهند. بی شک این تغیر منفی اگر ادامە یابد و نتوان جایگزینی مثبت برایش شناساند، موجب یک بحران هویتی خواهد شد. اهمیت پدیدە هویت فرهنگی بر خلاف مذهبیان تاری ذهن، تا بدآنجا مورد توجە قرار گرفتە کە چهرهای معتبر و اندیشە پردازان (استراتژی جهانی) چون هانتینگون، اساس رو در رویی های جهانی را در آیندە بر عامل فرهنگی استوار دانستە و نظریە رو در رویی تمدن های عمدە را عنوان می سازند. البتە بنیانگذاری یک نظریە پردازی جنجالی و پر سر و صدا بر مبنای عوامل فرهنگی، خود بە روشنی بیانگر این پدیدە شگرف در سطح روابط بین اللمل بە شمار می رود.
در حقیقت هر ملتی کە خواستار توانمندی های فرهنگی و هویت ملی اش است و نمی خواهد کە در برابر دیگر فرهنگها دست بستە سر تسلیم فرود آوردە و هویت خویش را ببازد، باید بر توانایی های خود در همە زمینەها بیفزاید و بر خلاف طالبان مذهبی، باید قدرت آفرینش جامعە را بالا برد تا با یاری آن جرات رو در رویی و چالش با پدیدە های مثبت و منفی ساختار فرهنگی خود را هوشمندانە را داشتە باشد و با شناختی کنجکاوانە از آن بهرە گرفتە و از گذراندن از صافیهای لازم، آنها را در جهت غنا بخشیدن بە فرهنگ ملی جذب کند.امروزە کمتر جامعەی را می توان سراغ داشت کە برای دستیابی بە توسعە همە جانبە تکیە بر عوامل فرهنگی را اساس کار نداند. یکی از مسائل مهمی کە در روند جهانی شدن می توان در مورد آن بحث نمود، فرهنگ است و جدای از جهانی شدن ، فرهنگ، حقیقتی زندە و زایندە است کە مدام در حال تطور می باشد و مرگ آن هنگامی رقم خواهد خورد کە بە واسطە تقلید مسخ گردد. از این رو در شریط کنونی، ما نیز بە عنوان یک ملت کهن باید بە توجە بە فرصت ها و تهدیدهای ناشی از جهانی شدن خود را برای مواجهە با این پدیدە مهیا ساختە و با اتکا بە داشتە های فرهنگ غنی خود(یعنی ملت کورد) ، علاوە بر حفظ هویت (بە ویژە هویت فرهنگی) خویش، با بهرە گیری از ابزار بر آمدە از فرهنگ جهانی در صدد جهانی کردن آن باشیم. نباید گذاشت فکر ١٤٠٠ سال پیش بر پروسەی جهانی امروز غلبە کرد، بی گمان کورد در موقعیتی کە امروز جهان را در گذاری دیگر سوق دادە است ، در حفظ هویت خویش، بیشتر از یک کورد منزوی و عقب ماندە موفق خواهد بود.
پایان قسمت اول کە امیدوارم تک تک ما هر یک خود را مسول حفظ هویت کوردانە خود بدانیم و نگذاریم خود و نسل آیندەمان را بە تاریکی هدایت کنند.
کاکی رستم الماسی