پرداختن بە معضلات جامعە و حداقل بازگو کردن بخشی از آن معضلات را می توان یکی از وظایف قشر روشن فکر، تحصیل کردە و دلسوز هر جامعە دابست. من در این گفتار کوتاە سعی می کنم بە مشکلاتی اشارە کنم کە در طول گذر تاریخ هموارە با ما همراهی کردە و در بعضی موارد جامعە ما یارسانیان در انفراد فکری خود مختل کردە است.
جامعە کرد یارسانی در ایران مانند هر اقلیت ملی دیگر، داریی دو دستە مشکل است: دستە اول مشکلاتی است مربوط بە جامعە یارسان و دستە دوم مشکلاتی است کە جامعە ما تحت تاثیر جامعە بزرگتر بە آن دچار گشتە است . نبود فرهنگ مستقل و شکوفاە و غایب بودن تفکر و پرسشگری در جامعە یارسانیان را می توان از معضلاتی بە شمار آورد کە علی رغم جای گرفتن در دستەی دوم در جامعە کوچک ما، دارای شدت و تبعات بیشتری نیز می باشد. عدم توجە بە ارزش تفکر و جایگاە آن در تمامی شئونات زندگی و در نتیجە ضعیف شدن روحیەی پرسشگری و نقادی در میان بخش کثیری از جامعە، و همینطور کم رنگ کردن بخش عظیمی از سنت های دیرینەی این جامعە بە خودی خود می تواند یکی از عوامل عدم پیشرفت جامعە یارسانیان باشد کە در بخش های مختلف آن در بدنەی جامعە تاثیر گذار خواهد بود..
بندە بە یاد دارم کە چند وقت پیش کسی کە وارث خاندان پدر و پدر بزرگ خود است و تا غرغرە در خون مردم ایران و بخصوص مردم ستمدیدەی کرد غرق است و هنوز کە هنوز است از آن سیستم و عملکرد آن زمان انتقادی نکردە و حاضر هم نیست کە بە انتقادی بپردازد ، در مراسمی بە نام کنگرەی جامعە یارسانیان در کشور سوئد دعوت می شود و بی شرمانە و دور از تفکر و منطق امروزی بە آن ارزشهای کە امروز او وارث آن می باشد سخن بە میان می آورد و فراموش از آنکە وارث بودن ایشان لکەی ننگی است در پیشانەی او کە باید بهای برای پاک کردنش پرداخت کە در توان او نیست، و چە بسا در آن نشست کم رنگ بە کف زدن و پایکوبی برای ایشان توسط بعضی از حاضرین منجر می شود. من نمی خواهم زیادتر بە آن بحث پر نا افتخار بپردازم ولی واقعآ جای این سوال باقی است مردمی کە چنان بە تشویق شان پرداختند ، چە برداشتی_ آن هم بە صورت آنی_ از شعارهای او داشتند؟ جای تاسف و نگرانی است ، شاید سوالی پیش آید کە چرا واقعآ تفکر باید آنقدر مهجوز بماند کە جماعتی بدون تفکر در شعارها و همچنین ابزار اجری آن شعارها ، کە سالهاست از تاریخ مصرف گذشتەاند ، بە تشویق یا بە عبارت دیگر قبول کردن یک شخص، گروە ، یا پدیدە یا نگرش بپردازد؟
بحث از سر آن افراد و این چرا آنها بە خود اجازە دادەاند اشتباە را دوبارە تکرار کنند و یا بە کف زدن و پایکوبی برای شخص معینی بپردازند نیسر، بلکە موضوع این است کە چرا این شعارها باید ابتدا از جانب افراد جامعەی کە خود بە نوعی قوربانی آن است مورد استقبال قرار گرفتە و سپس بدتر از آن، بە راحتی بە فراموشی سپردە شود..
در مقیاس کلان باید گفت عدم تامل بە تفکر و تعمق پیرامون مسائل و پدیدەهای مختلف و تحلیل آن ها و همچنین نداشتن روحیەی نقاد و پرسشگری کە بدون همان تفکر و تعمیق ذکر شدە حاصل نمی گردد_ و نیز سرسری گرفتن و بی توجهی نسبت بە مسائلی کە می تواند آفت هر جامعە ی باشد.
بە هر روی برای حل معضل بە جاست مسولین و کسانی مانند رهبران مذهبی و سنتی و مدنی و آنانیکە خود را نمایندە ، جامعە ی یارسان معرفی می کنند باید از طریق بر قراری ارتباط هر چە بیشتر با بدنە جامعە و تاکید بر لزوم تفکر و فراهم اسباب آن و نیز دادن جرات نقد و پرسشگری بە آنها، شرایطی را برای هر چە بهتر شدن وضعیت ذکر شدە فراهم آورد. چرا کە اگر هدف جامعە یارسان و فعالین آن جامعە پیشرفت و بهبود شرایط جامعە است، مطمئنآ با راها کردن تیر در تاریکی نمی توان بە مقصود رسید، و با افرادی منفعلو بی توجە، و سودجو کە هر دری را برای بە دست آوردن امتیازی بە ظاهر برای نمایش گروهی خود نمی توان بە نتیجە مهم نائل شد..
در پایان ذکر این نکتە کە باید الگوی باشد برای بهبوت خود و جامعەمان این است کە ، تفکر یکی از محبت های است کە بە انسان رسیدە است ، حال اگر از آن استفادە کردیم ، صاحب منافعتش، شدەایم ، اما اگر بە آن توجە در خوری نداشتە و مانند خوشهای گندم با هر بادی بە آن طرف بوزیم، بە راحتی یکی از ظرفیتهای وجودی خود را نادیدە انگاشتەایم و در آیندە باید ابتدا منتظر تبعات مخرب آن بر بخش های مختلف زندگی خود و سپس جامعەمان باشیم .
الماس محمدی