حد اسماعیلی زاده
تمام سرزمین کوردستان امروزی در زمان بنیاد پادشاهی ماد در سال 612 پیش از میلاد یکی از ایالتهای ماد و دیرتر از ایالتهای هخامنشیان، اشکانیان و ساسانی بود. در سال 1514 میلادی در جنگ چالدران که بین نیروهای شاه اسماعیل اول صفوی و سلطان سلیم اول عثمانی در گرفت بر اثر شکست صفویان، بیشتر سرزمین کوردستان زیر سلطه عثمانی قرار گرفت. امپراطوری عثمانی سالها بر بخش اصلی سرزمین کوردستان فرمان راندند تا اینکه با پایان جنگ جهانی اول، امپراطوری عثمانی در سال 1918 پایان یافت.
انگلیس و فرانسه در پیمان سور اعلام موافقت با موجودیت دولت کوردستان کردند ولی در کنفرانس لوزان از آن چشم پوشی کرده و موافقت خود را پس گرفتند و این سرزمین که زیر سلطه عثمانی بود در نقشهٔ جغرافیای سیاسی جدید بین سه کشور ترکیه، عراق و سوریه قرار گرفت به انضمام ایران که جغرافیای وسیعی از کوردستان را در خود گنجانده بود.
جدایی تاریخی کوردستان در 500 سال گذشته پیامدهای ناخوشایندی برای تاریخ این ملت که شاکله اصلی خاورمیانه است رقم زده است و موج تنش زایی که در بانگ هویت و حق خواهی کورد نهفته، کشورهای همسو در این بحران را با خود نیز به همراه برده و خواهی نخواهی مسئله کورد گریبان تک تک آنها را گرفته کما اینکه این تحول سیاسی در چهار پارچه کوردستان اتفاق افتاده است، که نمونه بارز آن کوردستان جنوب(عراق) است که در یک چرخش در جفرافیای سیاسی به استقلال و خودگردانی دست یافته است. پیرو بهار عربی که چند صباحی نگذشت که آفت زده شد و در گرداب گروههای تند رو و افراط گرای اسلامی قرار گرفت تا تفکراسلام سیاسی در راستای اربابان پشت پرده عمل کنند، بی ثمر ماند و همچنان نیز آشوب و درگیری ادامه دارد و موج آتش و برادر کشی به قوت خود باقی است تا خاورمیانه موتور حیاتی دنیا که می تواند به یک اشاره چرخ صنعت دنیا را بگرداند، رمقی در زانویش باقی نماند و قدرتهای منطقه به آمال از پیش طرح ریزی شده خود دست پیدا کنند.
شاید چون فرصتی که در جنگ جهانی اول برای داد تشکیل کشور کوردستان میتوانست مغتنم شمرد و از دست رفت، نیز به فال نیک گرفت و این بار هوشیار و زیرکانه فریاد هویت خواهی کوردستان را جار زد و تا این حق چون گذشته بین چند کشوربه مزایده گذاشته نشود و ملت کورد چون همیشه علیل و ناتوان وبال گردن دولتهای شونیسم و تمامیت خواه نشوند.
در راستای بحرانهای کنونی منطقه، مقوله کورد به چهار کشور ایران، عراق، ترکیه و سوریه در ارتباط مستقیم است که موقعیت استراتژیک کوردستان مانند تار و پود ابریشمی بافته ایی برای هر کدام از آنها که دیریست پوسیده شده اند نقش حیاتی دارد و در بزنگاههای تاریخ با اینکه از نظر اندیشه و تفکر کشورها اختلاف فاحش داشته اند ولی در برابر موضوع کورد همیشه نقطه اشتراکی بین آنها وجود داشته و علیه حق خواهی کورد تشریک مساعی کردند و در جهت سرکوب جنبشهای کورد اقدام نموده اند.
اکنون نتیجه این جنبشها به جایی رسیده که صدای ملت کورد شنیده و با سیاست یک بام و دو هوای ملتهایی که کوردها را به یوغ کشیده اند و در صدد سر باز زدن از دادن حقوق آنها هستند همخوانی ندارد و یک به یک جهت چاره جویی به تکاپو افتاده اند. عراق بعد از رژیم بعث که فدرالی شد با اینکه دولت اقلیم کوردستان را نمی تواند انکار کند باز درصدد کم کردن دامنه نفوذ آنها و گرفتن بعضی از شهرهای استراتژیک چون کرکوک است که به عکس االعمل دولت اقلیم کوردستان مواجه گردید و اختلاف و تنش همچنان به قوت خود باقی است و دولت خود باخته نورالمالکی راهی از پیش نخواهد برد.
در جریان بهار عربی فرصتی برای استقلال و خودمختاری کوردهای سوریه پیش چشم گذاشته که اختلافاتی ایجاد گردیده است که باید نیک به آن نگریسته شود، 12 حزب حاکم بر سوریه اختلافات حزبی را کنار گذاشته و در شرایط کنونی به اتحاد فکر کنند نه اینکه حزب الپارتی سوریه علیه مواضع کورد و در راستای اهداف ترکیه و جبهه النصره علیه کوردهایی که به صورت خودگردان جغرافیای سیاسی خود را از درگیری اپوزیسون و دولت اسد در امان نگه داشته درگیر شوند. در شرایط کنونی باید از نقش دولت ترکیه در منطقه کوردستان هراس داشت.
پیام آتش بس عبدالله اوجالان که جنگ مسلحانه را کنار گذاشته و میخواهد مسئله به صورت دیپلماسی حل و فصل گردد و از طرفی ترس ترکیه از تشکیل دولت خودمختار سوریه در بغل گوش خود که آن را قندیلی دیگر توصیف میکند که بر استحکام و اقتدار مواضع کوردهای ترکیه برای گرفتن حقوق به حقه خود است که مخالفت سرسختانه ترکیه را در پی داشته است ولی در نهایت باید این را قبول کند این اتفاق خشنود کننده خواهد افتاد چون حوادث پیش روی گواهی بر این امر است، ترکیه برای جلوگیری از این اتفاق گرایش به اقلیم کوردستان داشته و او را شریک استراتژیک خود میداند بدلیل منافع اقتصادی مشترک.
اگر ترکیه روی به اقلیم کوردستان آورده به دلیل نداشتن کشوری دوست در منطقه است و به این طریق فشار را بر کوردهای ترکیه و سوریه حاکم کرده است چون به خوبی میداند حزب دموکرات کوردستان عراق منافع اقتصادی را قربانی خواسته کوردهای سوریه نخواهد کرد لذا حمایت تعدادی از احزاب کورد را به دلیل داشتن منافع اقتصادی جلب نموده است و در مقابل احزاب ترکیه به ویژه حزب اتحاد دموکراتیک سوریه و حزب کارگران ترکیه(پ ک ک ) قد علم کرده اند و در دراز مدت بخت کوردستان را در جهت هر زودتر رسیدن به اهداف خود با چالش بیشتر رو به رو خواهد کرد.
در طول تاریخ کوردستان این مهم را خوب میدانیم که در هر برهه از زمان فرصتی دست داده که کوردستان استقلال سیاسی خود را کسب کند از رهبری ماموستا قاضی محمد و تشکیل جمهوری کوردستان و برچیدن آن توسط خیانت روسیه و هجوم ارتش شاهنشاهی ایران و اکنون نیز برای کوردهای سوریه در حال وقوع است ولی باید تجربه جمهوری مهاباد را از یاد نبریم که اگر رژیم بعث اسد بخش کوردستان سوریه را به کوردها واگذار کرده با حسن نیت نبوده بلکه به دلیل متمرکز کردن قدرت برای حفظ حیات رژیم بعث و برای ایجاد اختلاف بین کوردها و اپوزیسون ( احتمال جنگ بین آنها و ضعیف شدنشان در راستای اهداف اسد بوده که توافق اداره مشترک منطقه به وسیله هر دو گروه مانع از جنگ شد که خود درایت طلب میکرد) اگر فرصتی دست دهد و رژیم بعث سوریه حاکم شود دوباره به قتل و کشتار کوردها مثل قبل ادامه خواهد داد همچنانکه در سابق شاهد بودیم، کوردها نه تنها کورد نامیده نمی شدند بلکه هویت سوری هم نداشتند .
در خصوص کوردهای ترکیه به خوبی روشن است بعد از اعلام آتش بس پ ک ک و توافق بر سر تغییر قانون اساسی ، هنوز دولت ترکیه به تعهدهایش عمل نکرده است و مراد قارایلان (جانشین عبدالله اوجالان در غیاب او) هشدار داده در صورت عدم تسریع روند اجرای آتش بس و تغییر قانون اساسی مانع از بازگشت نیروهای خود به قندیل خواهد شد و متناسب با آن با بازگشایی مدارس پ ک ک اعلام کرده تا یک هفته از حضور دانش آموزان کورد در مدارس ممانعت گردد تا مقوله آموزش با زبان مادری به صورت رسمی از طرف دولت ترکیه روشن گردد که فشاری مضاعف بر دولت ترکیه برای حل کردن مسئله کوردها است.
در خصوص ایران که تاریخ می گوید هر جایی از دنیا کوردی وجود دارد ایرانی است و پژوهشگران کورد نیز کم وبیش به آن اشاره کرده اند. با اینکه خاستگاه ایران کوردستان بوده و از قلم تاریخ نویسان نیفتاده است ولی به صورت برنامه ایی مدون این اندیشه که در اذهان تاریخ به درختی تنومند نمود پیدا کرده است در صدد انکار آن هستند بطوری که به رسمیت شناخته نمی شوند، بماند، از حداقل حقوق شهروندی و انسانی نیز بی بهره نموده اند و استخوان لای زخم آنها بوده اند.
اکنون که تحول آزادی خواهی در حال وقوع هست تنها جنبشی که بی رحمانه و بی محابا سرکوب میگردد کوردهای ایران هستند که در زیر تابوت شکنجه قرار دارند و از اعاده دست کم حقوق خود ناتوان مانده اند و جریانهای جنوب، غرب و شمال کوردستان، رژیم جمهوری اسلامی را براین داشته تا مهره های خود را در این سه بخش به حرکت در بیاورد تا مانع پیوستن رودخانه به رود گردد که آن وقت مقابله به سختی خواهد گرائید.
ایران با پیشنهاد پ ک ک که در قندیل نمانند بر این اندیشه است که مواضع ترکیه ضعیف، روند صلح بین دو طرف خدشه پذیر گردد و ایران در رویارویی نیروی ستبر پ ک ک که با تفکر پژاک همسو هستند اسباب درد سر نگردند تا خود را در آینده محفوظ دارد. ایران اقلیم کوردستان را به آشوب تهدید میکند و با خمپاره و توپ جغرافیای کوردستان را نا امن میکند که پیامی باشد برای آقای بارزانی که اگر در چهار چوب سیاست ما و حکومت مرکزی پیش نروید میتوانیم برای امنیت شما دردسر ساز شویم، دخالت ایران در سوریه عملا مخالف منافع دراز مدت ملت کورد است به این دلیل که شاهرگ حیاتی رژیم آخوندی رژیم بعث اسد است و در صورت نابودی و نبودن حکومتی همسو با رژیم جمهوری اسلامی گذرگاههای تروریستی که ارتباط با حزب الله و حماس است بسته خواهد شد و شرایط به سود کوردها رقم خواهد خورد که در این میان جمهوری اسلامی از ماکیاولی بازی پست دست بردار نخواهد بود و در صدد است پروژهای پیش رو را در جهت منافع خود محقق نماید. در گیر و دار تنشهای موجود در خاور میانه در دهه 70 میلادی که زمزمه کنگره ملی کورد بود و اجرایی نشد و سال 90 که نیمه وناتمام برگزار گردید و به دلیل اختلاف بین احزاب کورد به منصه ظهور نرسید و پراکنده گردیدند، این اولین بار است که این کنگره با افکار و اندیشه های متفاوت توانسته است به این وسعت تشکیل گردد و گامی در جهت اتحاد ملت کورد باشد. کنگره اول ملی کورد در اربیل به خوبی برگذار گردید و هدفش مطرح نمودن کورد بیشتر از گذشته و ارسال پیام دوستی و بدون خشونت برای دولتهایی که در خاورمیانه زندگی میکنند که سرنوشت کوردها با آنها گره خورده است.
اما کنگره دوم ملی کورد به دلیل عمیق و غنی ( کیفیت و وسعت) بودن این مهم و افزایش دامنه کارهایی مانند دعوت از تمام نقاط جهان، گروههای بی طرف و مستقل، مشکلات تکنیکی و به تبع اختلافات فکری سفید باعث گردید روند اجرای آن به تاخیر بیفتد که جای شکی نیست این اتفاق بزرگ خواهد افتاد و این ملت برای حل مشکلات آینده در کنار تفکرهای متفاوتی که دارند که این خود راه گشای مشکلات خواهد بود به توافق خواهند رسید و با قابلیت خود گره های کور را یافته و باز خواهند کرد. در کنار این مسئله بازتاب کشورهای مورد خطاب در خصوص کنگره ملت کورد خود قابل تامل است در این خصوص ترکیه موضع تند میگیرد از ترس وزنه سنگین پ ک ک که مبادا بر بحرانی سیاسی کنونی ترکیه از این طریق دامن زده شود و ایران که صورت مسئله کورد را به رسمیت نمی شناسد و عراق و سوریه در راستای تفکر رژیم جمهوری اسلامی هیچ اظهار نظری نکرده و سکوت اختیار کرده اند. و دشمنان کورد هم عدم برگذاری کنگره دوم کورد را به اختلافات پ ک ک و حزب دموکرات کوردستان در عراق نسبت میدهند که داعیه کرسی بیشتر و رهبری این کنگره را میکنند و موضعی خصمانه می گیرند که این کنگره بر گزار نخواهد گردید و خیالی خام است. خارج از هر موضوع باید در این شرایط حساس بهانه ایی برای دشمنان کورد فراهم نگردد و در این بحبوحه حساس تاریخی اتحاد و همدلی را پیشه کرده و حقوق ملت کورد را قربانی افکار سلیقه ایی نکنیم. باشد که خواسته های ملت کورد جامع عمل پوشانیده شود.
احد اسماعیلی زاده
23.09.3012