نگاهی گذرا به ماهیت رژیم جمهوری اسلامی به وضح مشهود است که بر مبنای تبعیض بنا گردیده است. وقتی به اصول قانون اساسی نگاه می کنید پی به مقوله تبعیض خواهیم برد که موارد مهمی از جمله تساوی زن و مرد است که در درازای 34 سال گذشته از دولتهای حاکم در رژیم جمهوری اسلامی تا دولت دهم هیچ کدام جرات نکردند کنوانسیونهای حقوق بشر برابری زن و مرد و یا خشونت و تبعیض علیه زنان را امضاء کنند و به رسمیت بشناسند و این مهم محلی از اعراب برای آنها نبوده است.هیچ وقت این رژیم حاضر نشده است فرهنگ ایران قبل از اسلام را به آن میزان ارج بنهد که فرهنگ اسلامی را ارزش قائل است.وقتی از فرهنگ ایران قبل از اسلام صحبت می شود ناخوداگاه در ذهن آثار تاریخی،آداب و رسوم و تاریخ مدون و تدوین شده ایران در کتابها در ذهن متبادر میگردد که رژیم بر اساس نگرش تبعیض آمیز در صدد تخریب و به حاشیه راندن و در نهایت به نیستی کشاندن آنها می باشد.آثار تاریخی ایران از بیستون و طاق بستان گرفته تا طاق شیرین وفرهاد، ارگ بم ( بزرگترین بنا خشتی جهان است)،قلعه الموت،قلعه بابک خرمدین،تخت جمشید،پاسارگاد، قلعه شوش(چغازنبیل) و موارد متعدد را میتوان نام برد که به مرور در حال تخریب هستند و هیچ گونه برنامه مدون برای مرمت و بازسازی انها انجام نشده است و چه بسا رژیم حاکم زمینه را برای هر چه سریعتر از بین رفتن آن بناهها ایجاد نموده است. که از احداث سد سیون در ده کیلو متری پاسارگاد،احداث سد سیمره در ایلام که تمام آثار تاریخی را به زیر آب برده است میتوان نامبرد که باعث روند جهشی تخریب و نابود گردیدن آثار تاریخی این مرز و بوم گذشته است. و تمام بودجه و اعتبار مرمت و بازسازی بناههای تاریخی که بالغ بر 80 درصد به صورت خوشببنانه میتوان گفت صرف ساختن مساجد و امام زاده ها جدید و یا تعمیر مساجد ،امام زاده ها و اماکن مذهبی می گردد و البته مساجد و امام زاده هایی که مختص اهل تشیع هست نه اهل تسنن و معتقدان به باورهای دینی دیگر که خود ظلمی مضاعف می باشد.یا به چالش کشیدن آداب و رسوم دیرینه و چند هزار ساله ایران از چهارشنبه سوری گرفته تا نوروز و آداب سنتی موجود در اقوام متفاوت در ایران با پروژه آسیمیلاسیون به سمت اسلامی گری و شیعی گری سوق و تا آن فرهنگ غنی که شناسنامه هر ایرانی اصیل است با زور تبلیغات و شمشیر خاکستر نشین و از گردونه خارج کنند. در کتابها و متون تاریخ، خیلی از وقایع تاریخی را دوباره باز نویسی و تحریف کرده اند و این نیز دردی دو چندان است و نسل جدید را به تحریفات خرافاتی از تاریخ رشد و بالندگی میدهند. به عنوان مثال در تاریخ دوره ابتدایی وقتی محمد نامه ایی برای خسرو پرویز مینویسد و خسرو پرویز خشمگین می شود و نامه را پاره میکند . اینها اینجور تاریخ سازی کرده اند که خسرو پرویز نامه را خواند و عصبانی شد و گفت چرا نامه با نام الله آغاز شده است؟ چرا با نام من آغاز نشده است ؟ بهمین خاطر عصبانی شد در حالیکه این یک دروغی بزرگ است و خسرو پرویز از این عصبانی شد که او را به یکتا پرستی دعوت کرده بودند چون ملت و امپراطوری او 600 سال قبل یکتا پرست بوده حال یک عرب بیابانی برای من از یکتا پرستی حرف میزند! .و در هر مقوله ایی که نگاه کنیم رژیم جمهوری اسلامی یا تفکر اسلامی و شیعی طالبانی چون تار عنکبوت بر تمام ابعاد تاثیرگذار دست اندازی کرده است و در مشت فشرده است و راه گریز به بن بست خورده است. مثلا در صدا و سیمای جمهوری اسلامی شنیدن موسیقی اشکال نداره ولی نشان دادن ادوات موسیقی در سیما مخالف اصول شرع است و هیچ وقت در برنامه ایی نمیتوانید آلات موسیقی را ببینید که این تضاد و تناقضی فاحش است با حرفهای پر طمطراق و دهن پر کنی این رژیم هرآن، در پشت تریبون رسانه ها از آن صحبت به میان می آورد آن باور تبعیض آمیز خود را به دلیل و برهان و مغالطه کاری توجیه میکنند.در اصل 15 قانون اساسی نوشته استفاده از زبانهای قومی در مطبوعات و رسانه ها گروهی،تدریس ادبیات آن در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است ولی می بینیم در عمل این اتفاق نیفتاده است و اگر یکی ازملتهای ساکن ایران بخواهند به زبان خود به خواندن و نوشتن بپردازند بر چسب تجزیه طلبی زده خواهند شد و محاکمه و به دار آویخته می شودند.این نظام با این ایدئولوژی و گرایش فکری که دارد بر تمام بافتهای فرهنگی،اجتماعی،سیاسی،علمی و اعتقادی هجوم برده است و تمام دیواره های سالم و دست نخورده آن را چون موریانه به تخریب کشانده است و نمیخواهند که در جهت اصلاح و آبادانی آن قدمی برداشته شود (همچنانکه یکی از روحانیون میگفت که ما نیومدیم که ایران را آباد کنیم فرض کن ایران مثل کشور ژاپن قوی شود نتیجه آن چی می شود؟ ما امدیم دین اسلام را توسعه بدهیم و صادر بکنیم) . به موضوع که ریز می شویم می بینیم یک عده روضه خوان در ایران به حکومت رسیده اند که اجازه نمیدهند دایره قدرت و عملشان تنگ شود وهر گونه گشایش فرهنگی،شاد بودن مردم،کف زدن مردم،کتاب خواندن،آگاهی ،پیشرفت ،آزادی بیان ،آزادی رسانه ها،روزنامه خواندن،کتاب خواندن و شبکه تلویزیون داشتن برای دوستان روضه خوان تحملش دشوار است و اگر کسی از میان این روضه خوانها میانه رو باشد که از قبل می شود خاتمی را نامیرد و اکنون از آقای روحانی (میانه باز) بخواهیم نام ببریم نیک پیدا است اینها رشد یافته همان تفکر تبعیض و یک بام و دو هوا هستند اگر کسی مثل خاتمی داعیه گفتگوی تمدنها میکند منظورش تمدن ایران نیست بلکه تمدن پوسیده اسلامیست که آمال ملتها را به نابودی کشانده است و اگر روحانی یک کلید برای باز کردن درهای بسته بالا گرفت منظورش گشایش در رفاه و آسایش ،فرهنگ سازی، پیشرفت علمی و تکنولوژی و در کل خوشبختی ملت ایران در سایه تفکر ایرانی نیست بلکه پیشبرد افکار متحجرانه شیعه گری است و قرار گرفتن ایران درلوا اسلام است و اگرراهی غیر از این پیش گرفته شود از طرف امام جمعه ها،روضه خوانها،سپاه پاسداران،بسیج، مراجع، دستگاه قضایی و بیت رهبری صد ها کلید برای بستن درها و به خاکستر نشاندن اهدافی که در ذهن دارد به او نشان خواهند داد.یا رئیس جمهور جدید از هویت ایرانی اسلامی صحبت میکند که این دو در هیچ برهه از زمان وجه مشترکی برای به هم پیوستن نداشته اند به دلیل اینکه اسلام گرا ها یک نگرش تمامیت خواهی دارند و اسلام محض و مطلق را سرلوحه اهداف خود دارند لذا پذیرش تمدن بزرگی چون ایران را در کنار اسلام ُ تاب نمی آورند و با شدت تمام با آن مقابله میکنند چه بسا نمونه ایی از مکتب ایرانی اسلامی را در ابتدای انقلاب 57 به نام ملی مذهبی داشتیم که دیدیم با چه رفتار شنیع و دور از اصولی اخلاق انسانی آنها را با بند بازی از معرکه به در کردند چه کشتند و چه آواره سرزمینهای دیگر کردند این رژیم به کمتر از اسلامیزه کردن ایران راضیت نمیدهد و تحمل نمی کند که تمدن ایرانی باشد و اسلام در سایه بلکه در صدد است بر عکس و حتی محو و ناپیدا و اصلا دیده نشود و ریشه این تفکر نسنجیده بر میگرده به این طلاب و روضه خوانهای و ملاهای آفتابه به دست که درس فقه خوانده اند و دنیا را از دید حلال و حرام می بینند و بر این باور اند که زندگی بر اساس این علوم خرافاتی که هیچ پایه و اساس علمی و عقلی نمیتوان برای آن بر شمرد استوار شده است. پس تمام وعده و عید ها و گشایشهای فکری و فرهنگی که سکان داران رژیم جمهوری اسلامی برای جلب توجه افکار عمومی از آن سخن می رانند شعاری بیش نیست چرا که راه تحقق آرمانها از بیغ و بن مسدود است و اصول و بنیاد اینها بر اساس تبعیض ، ریا ، دروغ پردازی و عوام فریبی استوار گردیده و تقیه هم یکی از اصولی که در اسلام به آن اهمیت بارز داده شده است و نمیتوانیم با فرهنگ دروغ مثل ایادی و گماشته های سابق ره به جایی برد وایران را ساخت .جان کلام این است که امید به افقی روشن خیالی واهی است مگر این باور غلط را از ریشه برکند و طرحی نو بر اندازیم به امید روزی که فرهنگ ریا و تزویر و پوپولیستی از کشور ما ایران رخت بر بندد.
احد اسماعیلی زاده
29.06.2013