مشکلات زنان در جامعه ایرانی تحت حکومت جمهوری اسلامی به خصوص زنان کرد یارسانی

0
658
سمیە ناصری ،کوهالی
بررسی مشکلات زنان در جامعه ایرانی تحت حکومت جمهوری اسلامی به خصوص زنان غیر مسلمان و ان هم با مذهب یارسان که مذهبی غیر رسمی در کشور میباشد،بسیار موضوع قابل بحث و تامل برانگیزی است که در اینجا ناچارا”به پاره ای از آن اشاره می کنم که قابل چشم پوشی نمی باشد.
متأسفانه جنسیت زن در جمهوری اسلامی سالهاست مظلوم واقع شده است و تمامی خواسته ها و حق و حقوق زنان در طول این سالها نادیده گرفته شده است.
زن بودن به خودی خود در جامعه اسلامی به نوعی جرم محسوب می شود چرا که زمانی یک زن در کشور اسلامی ایران محکوم به حجاب اجباری می شود آن یعنی امر به معروف و نهی از منکر به زور می باشد در واقع اینکه تو زن هستی و باید در حجاب اجباری به آن شکل که ما تعیین میکنیم باشی که مبادا شهوت و هوس مرد طغیان کند.
این مسئله زمانی غیر قابل تحمل می‌کنم شود که یک زن یارسانی باشی با یک آیین میترایی که اصلا امر به معروف و نهی را که باور ندارد و حتی انسانها را قبل از هرچیز به تزکیه نفس خویش می خواند سپس همگی را به پاکی که یکی از ارکان یاری ست دعوت می نماید مادامی که این رکن رعایت می شود جایی برای حجاب اجباری و امر به معروف و..نمی تواندباشد.
زن یارسانی بر این باور است که جایگاه زن در مذهب اش بسیار مورد تکریم و قابل احترام است وحتی می تواند به والاترین و برترین مقام‌های عرفانی و باطنی یارسان باشدبه مانند خاتون دایراک(خاتون رمز بار )که در کنار پیر بنیامین و داوود کسوار جز هفت تن می باشد که شمار این زنان عارفه بسیار زیاد است از جمله پری خانم آتش بیگی و نرگس خاتون و…..
زنان یارسان ی که با وجود این باورها و اعتقادات مذهبی تحت فشار ،اجبار و اهانت های جمهوری اسلامی قرار میگیرند که آن طوری که آنها می خواهند لباس بپوشاند این به منزله این است که یک زن حتی از ابتدایی ترین حقوقی که بک زن می تواند داشته باشد را از وی سلب میکنند تا مبادا مردی با دیدن زن مرتکب گناه شود و در روز قیامت به جهنم ی که یارسان هیچ اعتقادی ندارد وارد شود.
مسئله دیگری که یک زن یارسانی در جامعه اسلامی ایران با آن روبرو است ارث ،میراث و دیه است که در قانون جمهوری اسلامی ایران دیه و سهم الارث یک زن مسلمان نصف دیه و سهم الارث مرد مسلمان است و این قانون نیز در مورد شهادت دو زن مسلمان مساوی با یک مرد مسلمان برابر است.
این قانون آشکارا نقض حقوق و حتی توهین به عقلانیت زن می باشد این در حالی است که در هیچ کلام یاری فرقی بین زن و مرد به میان نیامده و هردو دارای حق برابری هستند.این قانون‌ در جمهوری اسلامی ایران بیانگر این است که آنچه که یک زن یارسانی می بیند برای شهادت جهت اثبات حق ،هیچ ارزشی ندارد و اگر یه زن یارسانی به قتل برسد به بازمانده های وی هیچ حقی تعلق نخواهد گرفت در واقع وجود آنها در جامعه نادیده انگاشته میشود البته زمانی که مسئله ستاندن حق باشد.
مسئله دیگر محدود بودن یک سری از مشاغل ورشته های تحصیلی در دانشگاه ها و ادارات دولتی که شرط ورود و گزینش آن مسلمان بودن و مرد بودن است و این نیز تبعیضی دیگر هم زمان جنسیت و مذهب می باشد به عبارتی اگر یک زن یارسانی حتی با کتمان کردن مذهب خود و پذیرفتن از روی ناچاری زندگی دوگانه مذهبی بازهم هیچ شانسی برای انتخاب علایق خود نخواهد داشت.
مسئله دیگر عنوان این موضوع که در بین یارسان دست دادن زن و مرد و بوسیدن دست یکدیگر به صورت متقابل(دست مشتاق ) هیچگونه اشکالی ندارد وحتی در مراسم عروسی و جشنها زنان یارسان دست در دست مردان میگذارند و میرقصند که این نشان اتحاد و برابری زن و مرد وفرهنگ مدرن و پویای یارسان است که زن را در پستوی خانه نهان نکرده است ولی در نظام جمهوری اسلامی بە زور دیوار بین زن و مرد میگذارند و دست دادن و نگاه به زن را حرام میدانند .
با توجه به مسائل عنوان شده می ببینیم گذشتگانمان با سکوت و نادیده گرفتن حقوق خود گذشت کردند اما ما زنان نسل جدید و نسل های بعداز ما از این همه نا برابری ها نمی تواند بگذرد که یا به ناچار در آرزوی یافتن آرامش و جامعه ای دارای آزادی عمل باشد سرزمین مادری را ترک کرده و یا اجبارا” روزانه با جامعه‌ای که هیچ حق انتخابی در کوچکترین حقوق جزیی خود ندارد روزانه دست و پنجه نرم می کند و این به مرور زمان افسردگی و خانه نشینی زنان یارسانی شده که این سر خوردگی ارمغان جمهوری اسلامی به نسل جدید زنان یارسانی می باشد.
“”یا حق””سمیە ناصری کوهالی