یارسانیان تاوان نیک اندیشی خود را می پردازند.

0
419

هر چند کە حافظەی تاریخی مردم یارسانیها داغ ستمگری حاکمان پیشین را تا هنوز بر دوش حمل میکنند اما حوادث و وقایعی کە دست کم در سە دهە اخیر اتفاق افتادە است بە خوبی نشان می دهد کە رهبران تازە بە میدان آمدە نیز در صورت دست رسی بە منابع قدرت، از هیچ گونە ستم ورزی و تعصب و تبعیض در حق بە مردم مظلوم یارسان اگر بیشتر از گذشتە نباشد بە هیچ عنوان کمتر نخواهد بود. بە نظر میرسد کە یارسانیان دچار قضاوت اشتباە می باشند کە تنها حاکمان غیر کوردی را مرجع تعصب و تبعیض نسبت بە خود بدانند، در حالیکە حکومت کوردی کە همخون ملت کورد و یارسانیان است این واقعیت بە ثبوت رساندە است کە در اعمال تعصب و تبعیض علیە مردم مظلوم یارسان هیچ دریغی نکردە است. شاید خوانندگان عزیز فکر کنند کە این نوشتە یک اتهام است نسبت بە حکومت کوردی و هیچ بنیاد استدلالی ندارد، اما نگارندە با مراجعە بە رفتار و کردار دولت مردان حکومت حریم کوردستان نسبت بە یارسانیان مظلوم کە خواستار حق شهروندی خود هستند، بخوبی نشانگر بی انصافی و بی عدالتی این حکومت همخون را نشان می دهد، و در راس آن حزب همیشە در قدرت پارت دمکرات کوردستان (پارتی) کە ٩٠ درصد از اختیارات در دست خود بە سخرە گرفتە است هیچ شکی باقی نخواهد گذاشت و اثبات خواهد کرد کە اینها با تمام توان علیە مردم مظلوم  و ستمدیدە یارسان تعصب و تبعیض بە خرج دادەاند و کمترین همدلی و همکاری را با مردم یارسان از خود نشان ندادەاند کە در هر یک از کارنامەهای حکومتهای قبلی حریم کوردستان بە خوبی مشاهدە می شود.

babayadgar

نوشتن در بارە مردم و منطقە یارسانیان یا همان (کاکەیەکان کە در کوردستان عراق بە آن معروف هستند) باید با افسوس و اندو گفت کە بدون یاد کرد از محرومیت، ستم، بی عدالتی، تبعیض کوچ اجبار و… امکان پذیر نیست. منطقە یارسان جغرافیایی است کە در طول حیات غیر مستقل یا مستقل سیاسی و اداری خود، این مفاهیم و تعابیر را نیز در عرصە عملی با خود بە همراە داشتە است. سر زمین فقر، نابسامانی،عقب ماندگی، محرومیت، نابرابری و تبعیض طبقاتی، اجتماعی و قومی، سر زمین محرومیتهای تارخی، سر زمین عقدە گشاییهای شاهان و سلاطین فاشیست و قوم گرا و نژاد پرست، سر زمین عقب ماندگی های سازمان یافتە، سر زمین حاکمیت خان ها و خاندانهای تفنگدار و فرماندهان استبداد پیشە و ستمگر کە تا بە امروزش کە برسد، اما در شکلی مدرن و سازمان یافتە، سر زمین سیاهی و ستم و بی سوادی، سر زمین شهروندان درجە چندم و…..: با این همە اما سر زمین یارسانیان تنها سر زمین مفاهیم منفی نیست. سر زمین صلح و آرامش و همزیستی و مهمان نوازی و مهرورزی و عطوفت و برادری و خویشتن داری و مدارا و قناعت و صبر و مردانگی و شجاعت و جسارت و سخت کوشی نیز هست، سر زمین همە آن چیزهایی کە نیاز مبرم امروز و همیشە منطقە و بخصوص کوردستان بودە و هست، کوردستانی کە قرار است خانەی امنی برای فرزندان و شهروندانش باشد. ساکنان منطقە یاراسان نشین، اینهمە را در طول زندگی سیاسی و مدنی خویش بە نمایش گذراندەاند، اگر چە در آن از پیشرفت و ترقی و مدرنیتی کە دولت مردان متوحش از آن مراد میکنند خبری نیست، اما مردمانی سادە دل و صلح جو و رۆوف و مهمان پذیری دارد. در سر زمین یارسانیان از برکت آئین و فرهنگ مدارا جویشان، قلب ها چنان بە هم نزدیک هستند کە مردمان آن هرگز حتی الحظەای هم بە انتحار و آدم کشی و بمب گذاری و سربریدن و ترور و خون ریزی و خشونت و مکتب سوزی برای رسیدن بە اهداف سخیف و نا مقدس یا حذف فیزیکی قومیتهای برتر نمی اندیشند. سر زمین یارسانیان ، سر زمین پارادوکس امنیت و محرومیت است. شاید ساکنان صلح جو و مدارا پیشە یارسان تاوان نیک اندیشی و قناعت پیشگی و خوشنت گریزی خویش را می پردازند، تا بە این حد کە با تمام نا عدالتی و نا برابریها باز مدارا و سکوت پیشە کردە است.  تاوانی کە داغ آن تا دیر سال ترین روزگاران تاریخ سر زمین پهناور کوردستان و یارسان، ریشە و پیشینە دارد و بر تارک کارنامە درخشان تمام شاهان و سلاطین این سر زمین، چون لکەی ننگی نازودودنی و جاودانە بر جای ماندە است. و اگر این پیشنەی ننگ بە ارث بردە شود، چە بسا کە نسیب تازە مردان سیاسی و حکومتی بە میدان آمدە هم خواهد شد. مردم یارسان شاید تنها قومی باشند کە در منطقە هنوز بر اصل نیکان کوردی اصیل خود پایبند بودە و باشند بە زندگی و حیات خود ادامە می دهند و قرار نیست و نبودە کە در برابر آن پاداشتی بپردازد. در آئین و فرهنگ مردم یاری است کە بە نام اللە خون ریختە نمیشود و کسی مکتبها را نمی سوزاند، معلمان را سر نمیبرند، بە روی دختران اسید و آتش نمی پاشند و یا زندە بە گورشان نمی کنند. اما شاگردان مکاتب یارسانی در فضای ترس و بیم و ترور و بدون کمترین امکانات آموزشی و رفاهی درس می خوانند تا برای خود، خانەوادە و سرزمین و ملت خود برگ های افتخار و عزت و سواد و دانش و پیشرفت را بە ارمغان بیاورند. یارسانیان برای عزت و سر بلندی آب و خاکشان همیشە قوربانی دادە و بدون هیچ توقع بە آن افتخار ورزیدەاند. اما چە افسوس در عین حال، در کوردستانی کە قبلەی یارسانییان است، جای برای دفاع و یا خواستار حق شهروندی خود احساس نمی کنند، کە در چند کابینەی حکومتی حریم کوردستان هنوز یارسانییان از لیست شهروند درجە چندم خارج نشدەاند. آیا حق چنین قومی مظلوم در سر زمین خویش باید چنین باشد؟ آیا با تمام آن نیک اندیشی و دور از هر گونە خشونت مذهنی و قومی، آیا چنین روحیە و رویکردی را با تبعیض و ستم و بی عدالتی و فراموش و نادیدە گرفتن باید پاسخ داد؟ قضاوت را بر عهدەی شما خواهم گذاشت. بە امید سر بلندی وزندگی بهتری. کاکی رستم الماسی. انگلستان.

yarsan taze