با علم به اينكه هر جامعه اى،بالاخص جامعه يارسان با توجه مرارتها و مصاعبى كه طى قرون و اعصار همواره با آن در ستيز بوده ،نيازمند قشر تحصيل كرده و آنچه نخبه ى جامعه ناميده مى شود،است،ليكن مبارزه براى تحقق اهداف صحيح و پيشرفت جامعه ،وجود فرد يا افراد حرفه اى در مبارزه كه از بطن ملت آمده اند،از استعداد و ظرفيت ايجاد تغيير بيشترى برخوردار هستند تا فرد يا افرادي كه خود را بخشى از جامعه ولى فراتر از همنوعان خود مى دانند.
متاسفانه در جامعه يارسان ،بويژه در خارج كشور افرادى وجود دارند كه در تنظيم رابطه يوميه با ساير يارسانيان خود را چنان «فرهيخته» مى پندارند كه انگار عدم تداخل و دورى آنها اين جامعه را با كمبود جدى مواجه مى كند و آنها بايستى مانند قرنيه چشم مورد «بزرگى» قرار گرفته و جايگاهى فراتر از يك يارسانى «عادى» داشته باشند.
اين نخبگان در عالم اوهام خود ،تكامل جامعه يارسان را منوط به سيطره بر – و «احترام غايي» دهكهاى پايينى «به ايشان فرض مى كنند.
آن روى سكه اين اسلوب و رفتار اگوئيستى ،تواضع تهوع آور در برابر جوامع و جهان خارج از جامعه يارسان است.
اين نخبگان متكبر از اين واقعيت عافل هستند كه ارزش هر فرد و شخصيتى در تنظيم رابطه با هم سرنوشتان خويش سنجيده مى شود.
برخى از اين نخبگان در رفتار و كردار با يارسانيان خود را هماورد آينشتاين فرض مى كنند در حالى كه به جرأت مى توان گفت كه از سفره يارسانى بودن تغذيه مى كنند ولى در خدمت اهداف و اميال غير يارسانى هستند .
برخى از اين نحبگان خود را وارث «نيچه»و ماركس و انگلس و…. فرض مى كنند در حالى كه وقتى كه پاى مصالح عالى جامعه يارسان در ميان باشد،خود را به ارزانترين شيوه ممكن در خدمت «بدخواهان»جامعه يارسان قرار مى دهند.
فى المثل اگر حادثه اى براى جامعه پيش بيايد تنها در صورت تمكين اكثريت به ايده و نظريه ايشان حاضرند در يك جمع يارسانى ولو فورماليستى حضور داشته باشند.
نسل زحمتكش و كوشنده سياسى ،مدنى و حقوق بشرى جامعه يارسان كه بار بزرگ دفاع از حقوق اين را به دوش مى كشند،بايستى اغماض مرسوم و كهنه شده را كنارى گذاشته و با افشاى اين «نخبه»نما اين جامعه را ازاين بورژوا-ليبرالهاى خود كم بين تطهير كنند،در اين صورت شانس موفقيت و همگرايي درون جامعه يارسان تقويت شده ورفتار «دوزيستهاى نخبه نما» بيشتر در معرض ديد قرار مى گيرد.
ن.نظرى
ادامه دار
Likes
(7)Dislikes
(0)


اقای نظری عزیز انگشت روی نقطەی حساس و نقطەی ضعف کسانی یا جریاناتی گذاشتەاید کە ھنوز تنظیم رابطە کە میتواند پل طرقی نام گذاشت و ھمیشە گرفتی حل نشدنی بخصوص در میان جامعە کوردی ما بودە است . در میان چنین افراد و کسانی کە خود را نور چشمی خطاب میکنند نقد و روشنفکری ھنوز رواج نیافتە است . اقای نظری عزیز شما بھتر از ھر کسی دیگر در صفوف حرکت سیاسی یارسانیان خارج کشور فعال بودە و بندە از نزدیک بارەھا بر سر اێن معضل لاینحل با ھم گفتگو داشتە و از نقطە نظرات سرکار کاملا اگاە ھستم بدون تردید توسعە وقتی بە نتیجە خواھد رسید کە مشارکت واقعی وجود داشتە باشد ، نقد و سنجش سازندە در معرض ترور قرار نگیرد ، حملات و تھمتھا شخصی و برای ترور شخصیتھا بکار گرفتە نشود غیر این صورت پادشنە بر ھمان رولی خواھد چرخید کە بعضیھا تا بە حال کردەاند چرخید
با درود،
به اعتقاد من سكوت بيش از اين جايز نيست ،چونكه جامعه يارسان به اندازه كافى رنج و مرارت را تجربه كرده است و هر فردى كه خود را بخشى از اين جامعه ،مخصوصا آنهايي كه خود را در صف نخبگان اين جامعه مى دانند،وظيفه و نقش راهنما دارند و به همين دليل وظائف آنها با توجه به اشراف يوميه شان بر وضعيت جامعه يارسان ،به مراتب بيشتر مى شود.
زمان آن رسيده است كه هر فرد يارسانى آگاه به مسائل با خودش تعيين تكليف كند.
دوست عزیز آقای نظری
مردم یارسان در داخل و خارج کشور بسیارند ولی متاسفانە خیلی کمند آنهای کە در راە یاری و احداف مقدس یارسان گام برمیدارند.
فحالین یارسان بە اندازەی انگشتان دست هستند ولی این تعداد کم هم خیلی متلاشی هستند و نتوانستەاند در راە احدافشان بە همبستگی و اتحاد دست یابند.
تعدای از مردم یارسان هم هستند بە اسم ملی گرایی اسیر احزابی شدەاند آن احزابها هیچ گاە اجازە بە آنها ندادەاند و نمیدهند آنها در راە یاری گامی بر دارند.
بە امید روزی کە همە با هم در راە یاری و پیشوایان پردیور بە اهدافمان همان اتحاد و همبستگی است برسیم.
اگر بە این اصل بیندیشیم و عمل کنیم موفق خواهیم بود.
یاری چوار چێوەن باوەری وە جا ،،،راسی،پاکی،نیستی و رەدا
با درود به شما،
اگر اصل را بر مصالح عام جامعه يارسان بگذاريم،تعداد قليل فعالين يارسانى به تدريج با عملكردهاى مثبت خود كه البته بايستى در خدمت همين جامعه باشد،تكثير مى شود. ابتداء بايستى آن فرهنگ تكبر بازدارنده را به نيروى همگرايي و مثبت تبديل نمود.
با سلام و درود خدمت تمام یارسانیان عزیز
من به عنوان یک عضو جامعه یارسان معتقدم که هیچ کسی نمیتواند از من یارسانی و جامعه یارسان دفاع بکند غیر از اعضای جامعه یارسان.
من و آیین و فرهنگ یارسان یه معنای ریشه و تاریخ ملت کورد، پس هر کوردی خواستار حق و حقوق ملت کورد است باید قبل از هر چیزی تکلیف خودش را روشن کند آیا حاضر است به تاریخ و فرهنگ نیاکان خود تکیه کند؟